پارت ۲ تغییر
هنوز بیدار نشده؟
چویا تازه ۲ دقیقه گذشته
ولی بازم زیاده. مورس سان بفهمه عصبانی میشه
(من کجام؟)
اوه دختر خانم بیدار شدی نگران نباش اسم من کیو اوزاکی عه
(سلام من می... هارومی هستم )
خب هارومی بهتره با من بیای موری سان به اندازه ی کافی منتظر مونده
(ب..باشه)
_ از زبان چویا ناهاراکا _
دستشو گرفتم و به سمت راهرو رفتم بهتره که جدی نباشه اگه این دختر همونی که بمون گفتن باشه بد میشه ولی بازم نمیتونم از فکر اون هاله در بیام حتی نمیدونم جریان چیه. خیلی گیج میزنه و هی داره به چیز میزا دست میزنه که ببینه واقعین یا نه وایسا نکنه از طرف آژانس باشه؟ آمد جاسوسی همجا هم علامت میزاره بس کن چویا موری سان اونو میخواد ببینه به تو ربطی نداره. غرق فکر کردن بودم که اصلا متوجه نشدم که اون دختر نیستش
اوه لعنتی
تک تک در های راهرو محکم باز میکردم. میدونستم میدونستم. یهو اخر راهرو دیدمش با تمام سرعت رفت پیشش
(عصبانیت چویا اسلاید ۲)
صدای هیع در آورد مثل اینکه سکته رو زده باشه. بعد گردنشو گرفتم که شروع کرد گریه کردن و تقلا کردن
حداقل مطمئنم که جاسوسی میکنه....
چویا تازه ۲ دقیقه گذشته
ولی بازم زیاده. مورس سان بفهمه عصبانی میشه
(من کجام؟)
اوه دختر خانم بیدار شدی نگران نباش اسم من کیو اوزاکی عه
(سلام من می... هارومی هستم )
خب هارومی بهتره با من بیای موری سان به اندازه ی کافی منتظر مونده
(ب..باشه)
_ از زبان چویا ناهاراکا _
دستشو گرفتم و به سمت راهرو رفتم بهتره که جدی نباشه اگه این دختر همونی که بمون گفتن باشه بد میشه ولی بازم نمیتونم از فکر اون هاله در بیام حتی نمیدونم جریان چیه. خیلی گیج میزنه و هی داره به چیز میزا دست میزنه که ببینه واقعین یا نه وایسا نکنه از طرف آژانس باشه؟ آمد جاسوسی همجا هم علامت میزاره بس کن چویا موری سان اونو میخواد ببینه به تو ربطی نداره. غرق فکر کردن بودم که اصلا متوجه نشدم که اون دختر نیستش
اوه لعنتی
تک تک در های راهرو محکم باز میکردم. میدونستم میدونستم. یهو اخر راهرو دیدمش با تمام سرعت رفت پیشش
(عصبانیت چویا اسلاید ۲)
صدای هیع در آورد مثل اینکه سکته رو زده باشه. بعد گردنشو گرفتم که شروع کرد گریه کردن و تقلا کردن
حداقل مطمئنم که جاسوسی میکنه....
۱.۶k
۱۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.