Part6
ته :نه نه هیچی نیست یدفه یاد یه چیزی افتادم
هایجیم: باشه
هایجیم ویو
تهیونگ اوپا منو رسون خونه ساعت ۸بود جی اه تا منو دید گفت: دختر تو کجا بودی نگرانت شدیم جواب هیچکدوم مونو ندادی چیزی شده؟
یدفه یاد رایلی افتادم . هایجیم:اونایی(گریه)
جی اه: هایجیم چی شده چرا داری گریه می کنی؟ (نگران)
هایجیم:رایلی سرطان داره(گریه شدید)
جی اه : هایجیم (بغض سگی و بغلش میکنه)
ادمین ویو
خلاصه بچه ها دل داریش دادن و رفتن خوابیدن(پارت قبل لباسخواباشونو گذاشتم)
هایجیم ویو
با الارم گوشیم بیدار شدم و روتینمو انجام دادم صب خونمون رو خوردیم که
میلی داشت با گوشیش ور میرفت که ابمیوه تف کرد تو صورت هانول (نکته حرفمو پس میگیرم میلی درونگرا نیس🗿🤡) هانول:بهتره فرار کنیییید(داد)
میلی: غلط کردم😶
ادمین ویو
هانول افتاد ه بود دنبال میلی و همه از دم جر خورده بودن از خنده
میلی : تسلیم
هانول: بارو می بخشم، حالا بگو چرا اینکارو کردی؟
میلی: اها ، دخترا باید بریم خرید فردا پارتی ایدلاس!!
جی اه: الان باید بگییی
سومی :سریع برین اماده شین
هایجیم ویو
تست و نوتلا مو یه دفعه خوردم که دخترا با تعجب به نگاه میکردم گفتم:چیه بریم سریع اماده شین منم وقت ارایشگاه برای فردا میگیرم!
لباسمو پوشیدم و یه میکاپ ساده کردم (پارت بعد مدل مو هاشون و میکاپ شونو میزارم)
اماده شدیم و با ماشین من رفتیم خرید امونو کردیم و برگشتیم خونه ساعت ۱۰بود
هانول: ایییی کمرممممم(داد)
هایجیم :مرض گوشممم
ته ویو
با پسرا رفتیم خرید برای پارتی فردا شب که یدفه جیمین گفت بچه ها اینا اعضای گروه 5cats (این پنجه تازه یادم افتاد 🤡🤡) نیستن؟
نام جون :چرا خودشونن!
کوک:از عکساشون بامزه ترن😂
ته : اره مخصوصا از نزدیک
جین :تو از نزدیک دیدیشون!؟
شوگا : اوو یکی اینجا قرار میزاره 😂
هوپی: عه بزارین بچه توضیح بده
ته :نه من فقط یه بار هایجیمو از نزدیک دیدم اون روز که پ د ن گفت برم کمپانی!
همه : اها
هایجیم ویو
صبح با الارم گوشیم بیدار شدم با دخترا رفتیم ارایشگاه و موهامونو رنگ کردیم ناخونامونو درست کردیم(عکس میزارم)
هایجیم: باشه
هایجیم ویو
تهیونگ اوپا منو رسون خونه ساعت ۸بود جی اه تا منو دید گفت: دختر تو کجا بودی نگرانت شدیم جواب هیچکدوم مونو ندادی چیزی شده؟
یدفه یاد رایلی افتادم . هایجیم:اونایی(گریه)
جی اه: هایجیم چی شده چرا داری گریه می کنی؟ (نگران)
هایجیم:رایلی سرطان داره(گریه شدید)
جی اه : هایجیم (بغض سگی و بغلش میکنه)
ادمین ویو
خلاصه بچه ها دل داریش دادن و رفتن خوابیدن(پارت قبل لباسخواباشونو گذاشتم)
هایجیم ویو
با الارم گوشیم بیدار شدم و روتینمو انجام دادم صب خونمون رو خوردیم که
میلی داشت با گوشیش ور میرفت که ابمیوه تف کرد تو صورت هانول (نکته حرفمو پس میگیرم میلی درونگرا نیس🗿🤡) هانول:بهتره فرار کنیییید(داد)
میلی: غلط کردم😶
ادمین ویو
هانول افتاد ه بود دنبال میلی و همه از دم جر خورده بودن از خنده
میلی : تسلیم
هانول: بارو می بخشم، حالا بگو چرا اینکارو کردی؟
میلی: اها ، دخترا باید بریم خرید فردا پارتی ایدلاس!!
جی اه: الان باید بگییی
سومی :سریع برین اماده شین
هایجیم ویو
تست و نوتلا مو یه دفعه خوردم که دخترا با تعجب به نگاه میکردم گفتم:چیه بریم سریع اماده شین منم وقت ارایشگاه برای فردا میگیرم!
لباسمو پوشیدم و یه میکاپ ساده کردم (پارت بعد مدل مو هاشون و میکاپ شونو میزارم)
اماده شدیم و با ماشین من رفتیم خرید امونو کردیم و برگشتیم خونه ساعت ۱۰بود
هانول: ایییی کمرممممم(داد)
هایجیم :مرض گوشممم
ته ویو
با پسرا رفتیم خرید برای پارتی فردا شب که یدفه جیمین گفت بچه ها اینا اعضای گروه 5cats (این پنجه تازه یادم افتاد 🤡🤡) نیستن؟
نام جون :چرا خودشونن!
کوک:از عکساشون بامزه ترن😂
ته : اره مخصوصا از نزدیک
جین :تو از نزدیک دیدیشون!؟
شوگا : اوو یکی اینجا قرار میزاره 😂
هوپی: عه بزارین بچه توضیح بده
ته :نه من فقط یه بار هایجیمو از نزدیک دیدم اون روز که پ د ن گفت برم کمپانی!
همه : اها
هایجیم ویو
صبح با الارم گوشیم بیدار شدم با دخترا رفتیم ارایشگاه و موهامونو رنگ کردیم ناخونامونو درست کردیم(عکس میزارم)
۷۶۸
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.