انتخاب خواستنی پارت 24
ولی تهیونگ کم نیاورد
- من به عنوان دوست پسرت باید تورو تا خونه برسونم، موافق نیستی؟.
جین: آره آره، راست میگی، شما برین ما حواسمون به مهمون ها هست.
یهو مینا چنان با ضرب از جاش بلند شد که صندلی چپه شد
دستاشو روی میز کوبید و گفت:
* منم میام.
- نیازی نکرده ، بشین سر جات
میخوام با دوست دخترم تنها باشم.
* اما.....
- اما مما نداره مینا ، همین که گفتم.
بعدش تهیونگ دست منو گرفت و من پشت سرش راه افتادم
همون لحظه چشمم به جونگ کوک افتاد که با وست های مشت شده به دست منو تهیونگ نگاه میکرد
وای خدا، چرا همه تو این خونه عجیبن؟
از خونه خارج شدیم و سوار ماشین تهیونگ شدیم
- خوب رونا شی ، کجا دوست داری بری؟.
+چی؟.
- من که میدونم میخواستی جیم بزنی.
+ ناموصا.
- اوهوم.
+ یعنی انقدر ضایه بود؟
- نه اتفاقا بازیگر خوبی میشی.
+ هووووم تهیونگا.. چطور میتونی الا دستم بندازی.
- نه واقعا جدی میگم ، من باور کرده بودم امــا.....
+ اما چی؟ .
- اما تا قبل از اینکه دستای مشت شدت از حرصو ببینم.
اینو گفت و زد زیر خنده
+ یعنی چی آخه.. چرا دادی میخندی الا؟
اوف، خوب اگه میدونستی چرا باهام اومدی.
- چون میخواستم باهات تنها باشم.
یه لحظه سر جام خشکم زد ، این یعنی چی؟
این الا یه .... نه نه امکان نداره
این دقیقا چیه الا؟
وای قلبم چرا انقدر تند میزنه آخه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یعنی چرا تند میزنه؟
وای خودم خیلی کنجکاوم 😂😂
- من به عنوان دوست پسرت باید تورو تا خونه برسونم، موافق نیستی؟.
جین: آره آره، راست میگی، شما برین ما حواسمون به مهمون ها هست.
یهو مینا چنان با ضرب از جاش بلند شد که صندلی چپه شد
دستاشو روی میز کوبید و گفت:
* منم میام.
- نیازی نکرده ، بشین سر جات
میخوام با دوست دخترم تنها باشم.
* اما.....
- اما مما نداره مینا ، همین که گفتم.
بعدش تهیونگ دست منو گرفت و من پشت سرش راه افتادم
همون لحظه چشمم به جونگ کوک افتاد که با وست های مشت شده به دست منو تهیونگ نگاه میکرد
وای خدا، چرا همه تو این خونه عجیبن؟
از خونه خارج شدیم و سوار ماشین تهیونگ شدیم
- خوب رونا شی ، کجا دوست داری بری؟.
+چی؟.
- من که میدونم میخواستی جیم بزنی.
+ ناموصا.
- اوهوم.
+ یعنی انقدر ضایه بود؟
- نه اتفاقا بازیگر خوبی میشی.
+ هووووم تهیونگا.. چطور میتونی الا دستم بندازی.
- نه واقعا جدی میگم ، من باور کرده بودم امــا.....
+ اما چی؟ .
- اما تا قبل از اینکه دستای مشت شدت از حرصو ببینم.
اینو گفت و زد زیر خنده
+ یعنی چی آخه.. چرا دادی میخندی الا؟
اوف، خوب اگه میدونستی چرا باهام اومدی.
- چون میخواستم باهات تنها باشم.
یه لحظه سر جام خشکم زد ، این یعنی چی؟
این الا یه .... نه نه امکان نداره
این دقیقا چیه الا؟
وای قلبم چرا انقدر تند میزنه آخه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یعنی چرا تند میزنه؟
وای خودم خیلی کنجکاوم 😂😂
۴.۶k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.