(:Gone:) Part15
که دیدم یهو محکم بغلم کرد منم متقابلن بغلش کردم
+ : خیلی خوشحالم که تورو دارم مرسی که هستی
- : من همینطور.عههههه ساعت6:35😱
+ : عااااا برو حاضر شو که دوساعت طول میکشه حاضر شدنت
- :باشه😑
(ا/ت ویو)
رفتم دیدم یک لباس مشکی بلند واسم گذاشته تنم کردم تو آینه خودمو دیدم واییییییی موهامو باز گذاشتم داشتم جلو آینه قربون صدقه خودم میرفتم که دیدم صدای کوک دراومد
+ : ا/تتتتتتتتت دیر شد
رفتم پایین که دیدم کوک زل زده که یک لبخند خرگوشی دندون نما زد و از کمرم گرفت و کشید سمت خودش
+ : خیلی خوشگل شدی شکلات
- : تو هم خوشتیپ شدی ددی
+ : عاا کاش اینو انتخاب نمیکردم
- : چرا بهم میاد که
+ : اخه خوشم نمیاد همه چشما روی شکلات من باشه بعدشم زیادی بازه
- : وای کوک غرنزن بیا بریم
رفتیم سوار ماشین شدیم و دستش روی دنده بود که دستمو گذاشتم رو دستش دستمو پس زد یک لحظه جا خوردم دستمو کنار گذاشتم که دیدم دستمو گرفت گذاشت روی دنده و دستشم گذاشت روی دستم و دنده رو عوض کرد(چقدر دست تو دست شد😂)
سرمو گذاشتم روی شونش تا اینکه من سکوتو شکستم
- : کوک اونجایی که میریم کیا هستن!؟
+ : فقط فامیلامون و مامان و بابام
- : آها
که بعد از 20 مین رسیدیم
دیدم جایی مثل باغه دست کوک رو گرفتم و وارد شدیم که .....
اسلاید دوم : لباس ا/ت
اسلاید سوم : لباس کوک
________________________________________________
شرایط پارت بعدی
لایک: 10
کامنت:6
+ : خیلی خوشحالم که تورو دارم مرسی که هستی
- : من همینطور.عههههه ساعت6:35😱
+ : عااااا برو حاضر شو که دوساعت طول میکشه حاضر شدنت
- :باشه😑
(ا/ت ویو)
رفتم دیدم یک لباس مشکی بلند واسم گذاشته تنم کردم تو آینه خودمو دیدم واییییییی موهامو باز گذاشتم داشتم جلو آینه قربون صدقه خودم میرفتم که دیدم صدای کوک دراومد
+ : ا/تتتتتتتتت دیر شد
رفتم پایین که دیدم کوک زل زده که یک لبخند خرگوشی دندون نما زد و از کمرم گرفت و کشید سمت خودش
+ : خیلی خوشگل شدی شکلات
- : تو هم خوشتیپ شدی ددی
+ : عاا کاش اینو انتخاب نمیکردم
- : چرا بهم میاد که
+ : اخه خوشم نمیاد همه چشما روی شکلات من باشه بعدشم زیادی بازه
- : وای کوک غرنزن بیا بریم
رفتیم سوار ماشین شدیم و دستش روی دنده بود که دستمو گذاشتم رو دستش دستمو پس زد یک لحظه جا خوردم دستمو کنار گذاشتم که دیدم دستمو گرفت گذاشت روی دنده و دستشم گذاشت روی دستم و دنده رو عوض کرد(چقدر دست تو دست شد😂)
سرمو گذاشتم روی شونش تا اینکه من سکوتو شکستم
- : کوک اونجایی که میریم کیا هستن!؟
+ : فقط فامیلامون و مامان و بابام
- : آها
که بعد از 20 مین رسیدیم
دیدم جایی مثل باغه دست کوک رو گرفتم و وارد شدیم که .....
اسلاید دوم : لباس ا/ت
اسلاید سوم : لباس کوک
________________________________________________
شرایط پارت بعدی
لایک: 10
کامنت:6
۴.۱k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.