می سرایم "تو و چشمان تو را"
می سرایم "تو و چشمان تو را"
نه سپیدی ، نه غزل...
تویی آن شعر دل انگیز و بلند...
که پر از مثنوی بارانی ؛
منم آن شاعر بیدل
که فقط...
برق چشمان تو را می بیند...
سبک من عاشقی و
قافیه ام دلتنگی ست...
منم آن مست و پریشان نگاهت...
که دلم تو و احساس تو را
می خواهد....
نه سپیدی ، نه غزل...
تویی آن شعر دل انگیز و بلند...
که پر از مثنوی بارانی ؛
منم آن شاعر بیدل
که فقط...
برق چشمان تو را می بیند...
سبک من عاشقی و
قافیه ام دلتنگی ست...
منم آن مست و پریشان نگاهت...
که دلم تو و احساس تو را
می خواهد....
۸.۷k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲