♦️سناریو قسمت ۳♦️
اسم موسسه ی اول ماه سرخ و اسم دوم این موسسه باران سرخ بود اسم موسسه ی دوم چشمان بنفش بود و سوم جنگل مه آبی بود دایتان درمورد این سه اندازه ی ده ها سال تحقیق داشت اطلاعات فراوانی در عرض پنج ساعت بدست آورد !! صبح روز بعد هر سه به سمت دروازه ی دنیای واقعی و دایتان رفتند البته آیم اجا را گذاشته بودند شهر پاییز قرمز به این دلیل که دایتان عاشق رنگ قرمز بود و باران سرخ از آنجا می بارید وباغچه ی گل های رزی که آنجا بودند و رنگ قرمز بعضی از درختان این اسم را گذاشته بودند هر سه همزمان به آنجا رسیدند البته ای می دست تکان از راه از بلای شیو به پایین می آمد با چنان سرعتی که انگار از رعد و برق هم سریعتر بود همان لحظه کوروی آستین لباس دایتان را گرفت و به سمت خود کشید بلافاصله ای می از جایی که دایتان ایستاده بود عبور کرد کوروی پیش بینی کرده بود که ممکن است آنها به هم برخورد کنند ای می دوباره فاصله گرفت و بعد با سرعتی آرام و خسته و نگاهی که انگار از جنگ جهانی سوم برگشته است داشت از شیوه تپه به بلا بر می گشت دایتان و کوروی از خنده روده بور شده بودند وارد شهر پاییز قرمز شدند و روی میز و صندلی چوبی ای که قبلا هم آنجا نشسته بودند نشستند دایتا شروع کرد به گفتن راجب موسسه کوروی گفت چرا در موسسه ی خانوادگی یکی مون قرار داد نبندیم ؟ دایتان خواست جواب بدهد که ای می گفت چون آنها همیشه نگرا می شوند و معموریت های رده ی A پایین ترین رده ی ممکن رده ای که فقط باید بری به شکار بچه اسمورفت ها درسته شکارشون سخته و خیلی زیرک و چابک هستن ولی واقعا برای من خیلی حوصله سر بره دایتان به نشانه ی تأیید سرش را از بالا به پایین تکان داد سپس ادامه داد موسسه جنگل مه آبی یک موسسه ی کار شناس و انتخاب گر سنین ما شرایط مناسب و تایم کاری مناسب البته معموریت های رده ی A,D,G,F را دارد نه کمتر نه بیشتر کوروی گفت رده ی Aکه همون شکار اسمورفته رده ی D شکار بچه غول هاست و بچه غول ها کلا ده مترم البته اونقدرا هم بد نیست رده ی G و F هردو شکار خانواده ی غول هستن و معمولا دوتا ده متری و دوتا هم سی یا بیست متری دایتان گفت کاملاً درسته که این یعنی معموریت های مناسب و قابل انجام و تازه اگه درست و عالی انجامشون بدی ستاره میگیری و سابقه ی پر ستاره برات میسازن موسسه ی بعدی چشمان بنفش دایتان شروع به گفتن رده های چشمان بنفش کرد SوHوUوO رده O یعنی محافظت از یک یا چند آدم U یعنی تحویل یک محموله ی مهم کوروی : شنیدم که بعضی وقتا فوق العاده سری میشه درسته؟؟ (یعنی محرمانه ) دایتان: کاملاً درسته . و رده ی H هم تحقیق و حل پرونده های جنایی هست و در آخر رده ی S رده ی برتر میشه گفت این ترکیب H هم هست برای مثال تو بایددرمورد پدیده های جدید و فوق العاده سری تحقیق کنی و نباید حتی خانوادت بفهمن که سهله نباید بدونن تو چیکار میکنی یا حتی بهت شک کنن و در آخر باران سرخ یا ماه سرخ هیچ کس چیزی نمی دونه گفته میشه هیچ کس جز کسایی که با اونا قرار داد بستن چیزی نمی دونن و حتی از چشمان بنفش هم فوق سری تره در حدی که کسی چیزی نمی دونه
۳۳۷
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.