𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۵ پارت ۲۶
نزدیک استادیوم بودم که اهنگ پسرا گعلوم بود و شنیده میشد خیابون کمی شلوغ بود و خطرناک به نظر نمیرسید کم کم بارون گرفت و نم نم نم نم شدت گرفت مردم چتراشون رو باز کردن یه سری ها هم مثل من بدون چتر بودن و میدوییدن و به پناهی میرفتن تا خیس نشن یه سریا هم زوج های عاشق بودن که پسره پالتو شو در میاورد و روی سر دوست دخترش میگرفت....هه چقد عشق قشنگه ولی اگه ته اونکارو نمیکرد باهام خیلی قشنگ ترم میشد.....
بارون به حدی زیاد بود که خیس اب شده بودم داشتم همونجور میرفتم که دیدم یکی بالا سرم چتر گرفت
یک پیرزن سالخورده بود
پیرزن_بگیرش دخترم خیس اب شدی
_اما خودتون چی؟من نیازی ندارم بارونو دوست دارم
پیرزن_بگیرش دیگه سرده سرما میخوری
من خونم داخل همین کوچس چیزی نمیشه
دلم نیومد که دست محبتشو پس بزنم پس چترشو گرفتم تشکر کردم و بقیه ی راه رو تا خوابگاه پیاده طی کردم به لطف اون خانمه دیگه خیس نشدم و لباسام کمی خشک شده بودن
تعظیمی به بادیگاردا کردم
بادیگارد_خانم...چ.چرا تنها هستین؟توی بارون....
_ایرادی نداره مشکلی پیش اومد نمیخواستم کنسرت رو بهم بزنم خودم اومدم
بادیگاردا بردنم داخل زنگ زدن به پیدینیم چون کارش داشتم ولی قبول نکرد بیاد چون کار داشت قرار شد من برم پیشش
رفتم اتاقم به چمدونا چشم دوختم و تصمیمم یکبار دیگه مرور شد برام
رفتم دوش گرفتم و لباس تمیز پوشیدم یک بافت یقه اسکی سبز با پالتو خز خزی سفیدم رو پوشیدم یک شلوار بگ هم پام کردم و رفتم پایین سوار ون شدم و رفتیم سمت کمپانی(اونجا الان ساعت ۷ عصره و کنسرت هنوز تموم نشده پسرا حداقل ۲ ساعت دیگه ممکنه کنسرت باشن)
به کمپانی رسیدیم با یکی از بادیگاردا به اتاق پیدینیم رفتم
در زدم و تنها وارد اتاق شدم
پیدی_خوش اومدی ا.ت بشین
به صندلی جلوی میزش اشاره کرد و منم نشستم
پیدی_ا.ت چیشده که این وقت شب اونم موقع ی کنسرت پسرا اومدی؟هعی منم الان باید اونجا باشم ولی کارا.......
_دلیل اومدن من اینه که اومدم موضوعی رو بهت بگم
پیدی_اتفاقی افتاده؟
_خب راستش من میخوام که از پیش پسرا برم منظورم از این اینه که نمیخوام باهاشون تو یک خوابگاه باشم اگه میشه نزدیک کمپانی یک خونه بهم بدین یا هم که خودم خونه دارم برم اونجا ولی اونجا دوره از کمپانی
پیدی_خب چیشده پسرا کاری کردن؟با تهیونگ به مشکل برخوردین؟
_خب راستش منو تهیونگ از هم جدا شدیم
پیدی_چرا؟؟دلیلش چیه شما که خیلی همو میخواستین
_دلیلشون از تهیونگ بپرسین من روم نمیشه بگم
پیدی_اوکی خب برای خونه....
_برام مهم نیست کوچیکه یا بزرگ فقط اینکه خودم در ارامش زندگی کنم
پیدی_خب من یک خونه دارم خونه ی نقلی ایه وسایلش تکمیله میتونی وسایلتم ببری اونجا و زندگی کنی خونه در اختیار خودته...............
بارون به حدی زیاد بود که خیس اب شده بودم داشتم همونجور میرفتم که دیدم یکی بالا سرم چتر گرفت
یک پیرزن سالخورده بود
پیرزن_بگیرش دخترم خیس اب شدی
_اما خودتون چی؟من نیازی ندارم بارونو دوست دارم
پیرزن_بگیرش دیگه سرده سرما میخوری
من خونم داخل همین کوچس چیزی نمیشه
دلم نیومد که دست محبتشو پس بزنم پس چترشو گرفتم تشکر کردم و بقیه ی راه رو تا خوابگاه پیاده طی کردم به لطف اون خانمه دیگه خیس نشدم و لباسام کمی خشک شده بودن
تعظیمی به بادیگاردا کردم
بادیگارد_خانم...چ.چرا تنها هستین؟توی بارون....
_ایرادی نداره مشکلی پیش اومد نمیخواستم کنسرت رو بهم بزنم خودم اومدم
بادیگاردا بردنم داخل زنگ زدن به پیدینیم چون کارش داشتم ولی قبول نکرد بیاد چون کار داشت قرار شد من برم پیشش
رفتم اتاقم به چمدونا چشم دوختم و تصمیمم یکبار دیگه مرور شد برام
رفتم دوش گرفتم و لباس تمیز پوشیدم یک بافت یقه اسکی سبز با پالتو خز خزی سفیدم رو پوشیدم یک شلوار بگ هم پام کردم و رفتم پایین سوار ون شدم و رفتیم سمت کمپانی(اونجا الان ساعت ۷ عصره و کنسرت هنوز تموم نشده پسرا حداقل ۲ ساعت دیگه ممکنه کنسرت باشن)
به کمپانی رسیدیم با یکی از بادیگاردا به اتاق پیدینیم رفتم
در زدم و تنها وارد اتاق شدم
پیدی_خوش اومدی ا.ت بشین
به صندلی جلوی میزش اشاره کرد و منم نشستم
پیدی_ا.ت چیشده که این وقت شب اونم موقع ی کنسرت پسرا اومدی؟هعی منم الان باید اونجا باشم ولی کارا.......
_دلیل اومدن من اینه که اومدم موضوعی رو بهت بگم
پیدی_اتفاقی افتاده؟
_خب راستش من میخوام که از پیش پسرا برم منظورم از این اینه که نمیخوام باهاشون تو یک خوابگاه باشم اگه میشه نزدیک کمپانی یک خونه بهم بدین یا هم که خودم خونه دارم برم اونجا ولی اونجا دوره از کمپانی
پیدی_خب چیشده پسرا کاری کردن؟با تهیونگ به مشکل برخوردین؟
_خب راستش منو تهیونگ از هم جدا شدیم
پیدی_چرا؟؟دلیلش چیه شما که خیلی همو میخواستین
_دلیلشون از تهیونگ بپرسین من روم نمیشه بگم
پیدی_اوکی خب برای خونه....
_برام مهم نیست کوچیکه یا بزرگ فقط اینکه خودم در ارامش زندگی کنم
پیدی_خب من یک خونه دارم خونه ی نقلی ایه وسایلش تکمیله میتونی وسایلتم ببری اونجا و زندگی کنی خونه در اختیار خودته...............
۳۲.۰k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.