ایدل بهشتی: پارت 11 اخر
همه خوشحال بودیم پس ما یه شام خوشمزه و ابجو از خودمون پذیرایی کردیم توی همین تایم اون لایو حسابی ترکوند اینقدر رئیس کمپانی فوش خورد که استئفا داد و نامجون جاش رو گرفت منو جیمین هم اعلام کردیم که تو رابطه ایم و بعد از هفت ماه ازدواج کردیم جیمین خیلی بچه میخواست ولی من میدونستم که با کار هایی که داریم نمیتونم از یه بچه نگداری کنیم برای همین نامجون اجازه داد 3سال مرخصی بگیریم تا بتونیم کنار بچمون باشیم زندگی خیلی خوبی رو تا ابد ادامه دادیم
. پایان
بچه ها یه پارت میخوام بنویسم یه روز با جیمین لیا و بچشون بپردازیم راستی اسماته
. پایان
بچه ها یه پارت میخوام بنویسم یه روز با جیمین لیا و بچشون بپردازیم راستی اسماته
۶.۱k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.