فیک از کوک پارت 22

برش زمان به ساعت پرواز) راوی: بچه ها رفتن فرودگاه و سوار جت شخصی شون شدن کوک کنار هه مین نشست جیمین کنار جی هوپ و شوگا و وی باهم جین و نامجون هم کنار هم.(رسیدن کره) وی: شوگا شوگااا بلند شو دیگههه رسیدیمم شوگااا. شوگا: ها چی شد رسیدیم(با حالت خواب) وی: اره پاشو. کوک: هه مین پاشو... بیب باشو دیگه (خیلی اروم و با لطافت) من: رسیدیم؟(با حالت خواب) کوک: اره. شوگا: بالاخره یکی مثل من پیدا شد که پایه خوابه 🙃. من: اره 🙂😂 کوک: جیمین. جیمین:... کوک: جیمینااااا. جیمین: ها چی شده. کوک: جیمین یه مشکلی هست الان که برسیم خونه خب هه مین هم باید بره خونه بعد من دیگه چجوری ببینمش 🥺. جیمین: اینکه مشکل نیست بگو وسایلشو جمع کنه بیاد با ما زندگی کنه. کوک: چی واقعاا😀.جیمین: اره من به بقیه هم میگم اونا هم مشکلی ندارن هه مین تا الان مثل یه دوست صمیمی برا ما بوده🙂. کوک: پس من برم بهش بگم 🙂. جیمین: برو منم میرم به اعضا بگم. راوی: جیمین به بقیه گفت اونا هم اوکی دادن خوشحال هم شدن. شوگا: خوبه چون با هم میگیریم میخوابیم 😂. اعضا: 😂. ویو من: خب اخه الان برسیم که باید برم خونه