سناریو
سناریو
#درخواستی : @mltiarmy
وقتی باهاشون قهری یا دعوا کردی اما اون داره سعی میکنه باهات آشتی کنه
نامجون :* داره کتاب میخونه که حس میکنه وقتی اذیتش نمیکنی کتاب خوندن بهش حال نمیده * جوجه رنگی ببخشید :)♡
ا.ت: همین ببخشید؟؟؟
نامجون: پاشو بریم خرید
ا.ت: اون لباس مشکیه بود با اون سلوار مشیکتو تازه اتو کردم اونارو بپوش!
نامجون:....😐
نامجون تا ابد :..........
جین :*داره آشپزی میکنه * وقتی بغلم نمیکنه چرا بد میگذره ؟ (زیر لبی)
*میاد پیشت * ولد پاید بیوتی من نمیخواد هندسامشو ببخشه
ا.ت :نچ
جین : پس من برم کل همبرگرا رو بخورم
ا.ت: اوپا راستی یادم رفت بگم برات کفگیر جدید گرفتم
جین:😂
شوگا :*خیلی آروم خوابه که میبینه هیچ کسی نیست اذیتش کنه که از اتاق میاد بیرون با یه قیافه خواب آلود کیوتی میاد پیشت * ا.ت پاشو
ا.ت : چرا؟
جوری بغلت میکنه که نمیتونی تکون بخوری میبرتت تو اتاق مثل بالشتش تو رو بغل میکنه و میخواب تو هم با موهاش ور میری
جی هوپ : بچم اصلا نمیزاره قهر کنی 🙄⚡️
جیمین : میره بیرون ساعت ۱۲ شب برمیگردهبا کلی خوراکی گل موچی و تو هم آشتی میکنی
تهیونگ : لباتو محکم میبوسه نمیزاره حرف بزنی تو اینکه ولت میکنه و تو هم آشتی میکنی
کوک :داره ورزش میکنه و شما خودت داری نمیتوانی که میری از پشت بغلش میکنه و (گشنم بود خوردم 🙄💔)
لایککن دلم شاد شه 😂💔
@min_yuna2000
#درخواستی : @mltiarmy
وقتی باهاشون قهری یا دعوا کردی اما اون داره سعی میکنه باهات آشتی کنه
نامجون :* داره کتاب میخونه که حس میکنه وقتی اذیتش نمیکنی کتاب خوندن بهش حال نمیده * جوجه رنگی ببخشید :)♡
ا.ت: همین ببخشید؟؟؟
نامجون: پاشو بریم خرید
ا.ت: اون لباس مشکیه بود با اون سلوار مشیکتو تازه اتو کردم اونارو بپوش!
نامجون:....😐
نامجون تا ابد :..........
جین :*داره آشپزی میکنه * وقتی بغلم نمیکنه چرا بد میگذره ؟ (زیر لبی)
*میاد پیشت * ولد پاید بیوتی من نمیخواد هندسامشو ببخشه
ا.ت :نچ
جین : پس من برم کل همبرگرا رو بخورم
ا.ت: اوپا راستی یادم رفت بگم برات کفگیر جدید گرفتم
جین:😂
شوگا :*خیلی آروم خوابه که میبینه هیچ کسی نیست اذیتش کنه که از اتاق میاد بیرون با یه قیافه خواب آلود کیوتی میاد پیشت * ا.ت پاشو
ا.ت : چرا؟
جوری بغلت میکنه که نمیتونی تکون بخوری میبرتت تو اتاق مثل بالشتش تو رو بغل میکنه و میخواب تو هم با موهاش ور میری
جی هوپ : بچم اصلا نمیزاره قهر کنی 🙄⚡️
جیمین : میره بیرون ساعت ۱۲ شب برمیگردهبا کلی خوراکی گل موچی و تو هم آشتی میکنی
تهیونگ : لباتو محکم میبوسه نمیزاره حرف بزنی تو اینکه ولت میکنه و تو هم آشتی میکنی
کوک :داره ورزش میکنه و شما خودت داری نمیتوانی که میری از پشت بغلش میکنه و (گشنم بود خوردم 🙄💔)
لایککن دلم شاد شه 😂💔
@min_yuna2000
۹.۳k
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.