فرزند خوانده
پارت ۱۱
کوک: چرا گمشید بود.
ا.ت : اصلا از جلو چشمام خفه شید
جیمین : این که با قبلی یکی بود
ا.ت : ایش اصلا خودم میرم
پاشدم
ا.ت : صبر کن ببینم خوراکیام چی
خوراکیام هم با خودمبردم
کوک ویو
ا.ت دختر کیوتیه با نمکی هست ولی شیطون رفتم تو حیاط کنار دیوار که دیدم ا.ت از پنجره ی اتاق آب ریخت روم
کوک: مگه کرم داری
ا.ت : به تو ربطی نداره
کوک : رومن آب ریختی بعد میگی ربطی نداره عجب
ا.ت: برو بابا
بعد دیدم در پنجره رو محکم بست رفتم تو خونه و رفتم تو اتاق و ا.ت رو گرفتم خوابوندمش رو تخت و قلقلکش دادم که به التماس کردن افتاد که ولش کنم بعد چند مین ولش کردم
کوک: تاتو باشی رو من آب نریزی
ا.ت : گگگگگگ
کوک : که ادا من رو در میاری
ا.ت : غلط خوردم
کوک : اون گوه خوردم بود
ا.ت : خودتم قبول داری گ
که حرفش رو با یه پس گردنی قطع کردم که یه جیغی کشید و یکی زد تو کلم
کوک: چرا منو میزنی
ا.ت : خودت چرا منو میزنی
این بحث ادامه دارد
جمین ویو
آروم رفتم داخل عمارت و طرف اتاقشون آروم در رو بازکردم چون داشتن بحث میکردن متوجه ی من نشدن
منم از فرصت استفاده کردم رفتم پشت سرشون و کلشون رو به هم زدم که دوتاشون گفتن ای و دویدن دنبالم و منم انقدر دویدم که نا برام نموند رفتم نشستم رو صندلی و دیدم که اونا اون گوشه از شدت خستگی افتاده بودن رو هم منم یه عکس قشنگ ازشون گرفتم انقدر خسته بودن که متوجه نشدن با اینکه رو به روشون بودم رفتم آب خوردم و رفتم تو حیاط و رفتم سمت در
ا.ت ویو
کوک رفت اتاق کارش و منم رفتم آشپز خونه و یچیز برداشتم و خوردم و رفتم تو اتاق و تلویزیونش رو روشن کردم و فیلم دیدم وقتی فیلم تموم شد یه قهو ی شور بردم برا کوک کرمم فعال شده بود و دادم بهش کوک یه قلپ ازش خورد و همون رو توف کرد بیرون و سریع رفت آب خورد تو آب هم نمک ریخته بودم اونم توف کرد بیرون رفت از شیر آب خورد.....
کوک: چرا گمشید بود.
ا.ت : اصلا از جلو چشمام خفه شید
جیمین : این که با قبلی یکی بود
ا.ت : ایش اصلا خودم میرم
پاشدم
ا.ت : صبر کن ببینم خوراکیام چی
خوراکیام هم با خودمبردم
کوک ویو
ا.ت دختر کیوتیه با نمکی هست ولی شیطون رفتم تو حیاط کنار دیوار که دیدم ا.ت از پنجره ی اتاق آب ریخت روم
کوک: مگه کرم داری
ا.ت : به تو ربطی نداره
کوک : رومن آب ریختی بعد میگی ربطی نداره عجب
ا.ت: برو بابا
بعد دیدم در پنجره رو محکم بست رفتم تو خونه و رفتم تو اتاق و ا.ت رو گرفتم خوابوندمش رو تخت و قلقلکش دادم که به التماس کردن افتاد که ولش کنم بعد چند مین ولش کردم
کوک: تاتو باشی رو من آب نریزی
ا.ت : گگگگگگ
کوک : که ادا من رو در میاری
ا.ت : غلط خوردم
کوک : اون گوه خوردم بود
ا.ت : خودتم قبول داری گ
که حرفش رو با یه پس گردنی قطع کردم که یه جیغی کشید و یکی زد تو کلم
کوک: چرا منو میزنی
ا.ت : خودت چرا منو میزنی
این بحث ادامه دارد
جمین ویو
آروم رفتم داخل عمارت و طرف اتاقشون آروم در رو بازکردم چون داشتن بحث میکردن متوجه ی من نشدن
منم از فرصت استفاده کردم رفتم پشت سرشون و کلشون رو به هم زدم که دوتاشون گفتن ای و دویدن دنبالم و منم انقدر دویدم که نا برام نموند رفتم نشستم رو صندلی و دیدم که اونا اون گوشه از شدت خستگی افتاده بودن رو هم منم یه عکس قشنگ ازشون گرفتم انقدر خسته بودن که متوجه نشدن با اینکه رو به روشون بودم رفتم آب خوردم و رفتم تو حیاط و رفتم سمت در
ا.ت ویو
کوک رفت اتاق کارش و منم رفتم آشپز خونه و یچیز برداشتم و خوردم و رفتم تو اتاق و تلویزیونش رو روشن کردم و فیلم دیدم وقتی فیلم تموم شد یه قهو ی شور بردم برا کوک کرمم فعال شده بود و دادم بهش کوک یه قلپ ازش خورد و همون رو توف کرد بیرون و سریع رفت آب خورد تو آب هم نمک ریخته بودم اونم توف کرد بیرون رفت از شیر آب خورد.....
۹.۶k
۲۴ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.