عشق زورکی pt 4

از دیدن دختر رو به روت به شدت خوش حال شدی اون لونا بود لونای تو بود
محکم بغلش
_ لونای نازنینم
+تو حالت خوبه خیلی خوش حالم(با بغض)
*وای نه حالا اونم بین این خون آشام ها گیر افتاده شت*
+گردنت چی شده ا/ت؟
_وای خیلی ضایست؟
این خون آشامه عوضی گازم گرفته
لونا به من من میفته
+خون....خون ...آشام؟
در حالی که اه میکشی با نا امیدی میگی
_اره اینا خون آشامن
+چ...چ..چی؟
تو گوشش زمزمه میکنی
_نگران نباش یک نقشه دارم از اینجا فرار میکنیم
🦙هوی دختره مگه بهت نگفتم ساکت باش؟
دستشو میزاره رو شونت و تورو از بغل لونا بیرون میاره
_بقیه کجان؟
+گرگینه ها تیکه پارشون کردن(با گریه)
چی؟(با گریه)
متعجب به لونا نگاه میکنی و دستتو جلوی دهنت میگیری
🦙هعی گریه نکن اروم باش
_ولم کن همه ی اینا تقصیر توعه
🦙به من چه
🦙این دختر جدیدرو ببرید بعدا خودم کارشو میسازم
_اگه بلایی سرش بیاری خودمو میکشم
🦙هیششش
تورو براید استایل بغل میکنه و میبره تو اتاق
دست ا پا میزنی که ولت کنه اما اتفاقی نمی افته
_ولم کن آشغال
🐨جین بس کن یا بکشش یا ولش کن
🦙کی گفته تو کار من دخالت کنی مرتیکه؟
🐰جین هیونگ ولش کن دیگه اگه نمیخوای بخوریش بزار ما ازش لذت ببریم
_راست میگه بزار منو بکشن
🦙هیچکس تورو نمیکشه اینو تو کلتون فرو کنین اون مال منه حق ندارید بهش دست بزنید
*صدای در خونه میاد*
تو خماری بمونید یاع یاع🤧
لایک کنین