عشق جدیدم مافیا Part 17
پارت ¹⁷
تهیونگ : معلومه که نه
ا.ت : پس چرا اونجا گفتی که دوستم داری ؟
تهیونگ : اینو گفتم برای اینکه ولت کنه و کاری باهات نداشته باشه
ا.ت : پس چرا منو میبوسی
تهیونگ : ...............
چیزی نگفت و فقط لبش رو خیس میکرد
ا.ت : خب من میرم بخوابم
و درو پشت سرم بستم و رفتم تو اتاقم
ظهر ساعت ۱۲ :
تهیونگ : خب ا.ت کیا قراره برای این ماموریت بیان ؟
ا.ت : خب جین و جیهوپ و نامجون و شوگا مصدوم شدن پس این ماموریت رو باید تو و جیمین و کوک انجام بدین
کوک : خب باید گروه ها ۴ نفره باشه
ا.ت : خودم باهاتون میام و نقش جاسوس رو بازی میکنم
اینو که گفتم کوک و جیمین و ته از خنده پاره شدن
ا.ت : جدی گفتم کاری نکنید که بهتون حقوق ندم
جیمین : آخه ا.ت تو یه دختر ضعیفی
تفنگم رو برداشتم ماشه اش رو کشیدم و گذاشتم زیر گلوی جیمین
ا.ت : دفعه اخرت باشه که به دخترا میگی ضعیف (اروم و ترسناک )
جیمین : باشه باشه قول میدم
ا.ت : خب خوبه حالا راه می افتیم
ا.ت ویو :
راه افتادیم و رفتیم سوار ماشین شدیم و کوک نشست پشت فرمون و تهیونگ هم جلو نشست و جیمین هم پیش من پشت
چون سفر هم طولانی بود یه مقدار با خودم خوراکی آورده بودم
فلش بک به ۲ ساعت بعد
چون سفر حدود ۶ ساعت بود تصمیم بر این بود که هر ۲ ساعت یکبار راننده عوض بشه تا خسته نشن پسرا ...........
تهیونگ : معلومه که نه
ا.ت : پس چرا اونجا گفتی که دوستم داری ؟
تهیونگ : اینو گفتم برای اینکه ولت کنه و کاری باهات نداشته باشه
ا.ت : پس چرا منو میبوسی
تهیونگ : ...............
چیزی نگفت و فقط لبش رو خیس میکرد
ا.ت : خب من میرم بخوابم
و درو پشت سرم بستم و رفتم تو اتاقم
ظهر ساعت ۱۲ :
تهیونگ : خب ا.ت کیا قراره برای این ماموریت بیان ؟
ا.ت : خب جین و جیهوپ و نامجون و شوگا مصدوم شدن پس این ماموریت رو باید تو و جیمین و کوک انجام بدین
کوک : خب باید گروه ها ۴ نفره باشه
ا.ت : خودم باهاتون میام و نقش جاسوس رو بازی میکنم
اینو که گفتم کوک و جیمین و ته از خنده پاره شدن
ا.ت : جدی گفتم کاری نکنید که بهتون حقوق ندم
جیمین : آخه ا.ت تو یه دختر ضعیفی
تفنگم رو برداشتم ماشه اش رو کشیدم و گذاشتم زیر گلوی جیمین
ا.ت : دفعه اخرت باشه که به دخترا میگی ضعیف (اروم و ترسناک )
جیمین : باشه باشه قول میدم
ا.ت : خب خوبه حالا راه می افتیم
ا.ت ویو :
راه افتادیم و رفتیم سوار ماشین شدیم و کوک نشست پشت فرمون و تهیونگ هم جلو نشست و جیمین هم پیش من پشت
چون سفر هم طولانی بود یه مقدار با خودم خوراکی آورده بودم
فلش بک به ۲ ساعت بعد
چون سفر حدود ۶ ساعت بود تصمیم بر این بود که هر ۲ ساعت یکبار راننده عوض بشه تا خسته نشن پسرا ...........
۴.۰k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.