پارته نمیدونم چندم
پارته نمیدونم چندم
میرن بیرون
سانا:هی حوصله ام
سانزو:منم
ذهن سانزو:الان بهش بگم یا نه
ذهن سانا:اردکه تک تک تک تکه اردک تک اردک
مایکی :به به زوجه سفید صورتی مون اومدن
سانا:ببند
کوکو:سریع بریم
رفتن و سواره ماشینا شدن
رسیدن
حالا مثلا کاراشون تموم شد و رفتن بخوابن
سانا
بلخره میخوابم ارهههههه
رفت بخوابه که چشمش خورد به پنجره
یه مرد از بیرون داشت نگاش میکرد
سانا:خب قرار نیست تو اتاقه خودم بخوابم
میرم پیشه سانزو
ویو سانزو :ایکاش هم اتاقیه سانا بودم
(در با لگد باز میشه)
سانا:سانزو جونم من امشب پیشت میخوابم
سانزو:اوکی بیا (درواقع در کونه سانزو عروسی بود) چند دیقه بعد سانا با گوشیش ور میره سانزو هم همینطور
ذهنه سانزو:بغلش کنم نه بابا بوسش کنم نههه
ذهنه سانا:ببعی تو بازی گوشی،،،اهنگه تریاک ،،، شبا که اسمون میشه ستاره بارون
تمام
میرن بیرون
سانا:هی حوصله ام
سانزو:منم
ذهن سانزو:الان بهش بگم یا نه
ذهن سانا:اردکه تک تک تک تکه اردک تک اردک
مایکی :به به زوجه سفید صورتی مون اومدن
سانا:ببند
کوکو:سریع بریم
رفتن و سواره ماشینا شدن
رسیدن
حالا مثلا کاراشون تموم شد و رفتن بخوابن
سانا
بلخره میخوابم ارهههههه
رفت بخوابه که چشمش خورد به پنجره
یه مرد از بیرون داشت نگاش میکرد
سانا:خب قرار نیست تو اتاقه خودم بخوابم
میرم پیشه سانزو
ویو سانزو :ایکاش هم اتاقیه سانا بودم
(در با لگد باز میشه)
سانا:سانزو جونم من امشب پیشت میخوابم
سانزو:اوکی بیا (درواقع در کونه سانزو عروسی بود) چند دیقه بعد سانا با گوشیش ور میره سانزو هم همینطور
ذهنه سانزو:بغلش کنم نه بابا بوسش کنم نههه
ذهنه سانا:ببعی تو بازی گوشی،،،اهنگه تریاک ،،، شبا که اسمون میشه ستاره بارون
تمام
۱.۴k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.