فقط برای تو P:2
(زنگ خونه) (14:۰۰)
تو طول کلاس اخر کلا چشمم رو ته بود که یه لبخندی رو لبش بود و داشت به یه چیزی فکر میکرد،هانا وارد کلاس شد
×های یونا شی،چرا نمیای بریم؟
+ااها بریم .
×راستی..قضیه رو فهمیدماااا
+هوم..
×تو نباید بزاری عشقتو دستی دستی ازت بگیرن!
+ولی گرفتن
×بیا بیرون یه چیزی بخوریم..پاشو..پاشو دی
+الان میام
یونا رفت و منم داشتم میرفتم که یکی دستمو کشید تو یکی از کلاسای خالی
+ولم کن میخوام برم..
_ساکت...میخوام یچیزی بهت بگم
+هوففف..
_ببین..من دیگه به تو علاقه ای ندارم همچنین... من با دختری که باردار نمیشه ازدواج نمیکنم
+شکستن قلبمو حس کردم! قبلا هیچوقت این حرفو بهم نزده بود...
_در ضمن هفته بعد عروسی من و هانوله
پوزخند زد
_خوشحال میشیم تشریف بیارید
با بغض تو گلوم نمیدونستم چیکار کنم..
وقتی حرف میزد انگار لال شده بودم!
بعد از چند دقیقه تو شوک بودن رفتم حیاط
وقتی رفتم تو حیاط هانول و ته رو دیدم که ته هانول و بغل کرده بود زدم زیر گریه.. یه زمانی فقط منو بغل میکرد
دختر گرگرویی نبودم ولی اینسری فرق داشت...
گوشیم داشت زنگ میزد هانا بود
+الو هانا کجایی
×تو ماشینم جلوی در دانشگاه
+اومدم
(پرش زمانی خونه)
+مامانننن...کسی خونه نیست
جیمیننن اوپااا
عه این کاغذ چیه؟
(دخترم امشب مهمون داریم من و اجوما میریم خرید غذا تو یخچال هست گرم کن بخور امروز )
اوفف کی حال داره غذا بخوره!
#وانشات
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#کیدراما
#کیپاپ
ممنون از حمایتتون♥️
تو طول کلاس اخر کلا چشمم رو ته بود که یه لبخندی رو لبش بود و داشت به یه چیزی فکر میکرد،هانا وارد کلاس شد
×های یونا شی،چرا نمیای بریم؟
+ااها بریم .
×راستی..قضیه رو فهمیدماااا
+هوم..
×تو نباید بزاری عشقتو دستی دستی ازت بگیرن!
+ولی گرفتن
×بیا بیرون یه چیزی بخوریم..پاشو..پاشو دی
+الان میام
یونا رفت و منم داشتم میرفتم که یکی دستمو کشید تو یکی از کلاسای خالی
+ولم کن میخوام برم..
_ساکت...میخوام یچیزی بهت بگم
+هوففف..
_ببین..من دیگه به تو علاقه ای ندارم همچنین... من با دختری که باردار نمیشه ازدواج نمیکنم
+شکستن قلبمو حس کردم! قبلا هیچوقت این حرفو بهم نزده بود...
_در ضمن هفته بعد عروسی من و هانوله
پوزخند زد
_خوشحال میشیم تشریف بیارید
با بغض تو گلوم نمیدونستم چیکار کنم..
وقتی حرف میزد انگار لال شده بودم!
بعد از چند دقیقه تو شوک بودن رفتم حیاط
وقتی رفتم تو حیاط هانول و ته رو دیدم که ته هانول و بغل کرده بود زدم زیر گریه.. یه زمانی فقط منو بغل میکرد
دختر گرگرویی نبودم ولی اینسری فرق داشت...
گوشیم داشت زنگ میزد هانا بود
+الو هانا کجایی
×تو ماشینم جلوی در دانشگاه
+اومدم
(پرش زمانی خونه)
+مامانننن...کسی خونه نیست
جیمیننن اوپااا
عه این کاغذ چیه؟
(دخترم امشب مهمون داریم من و اجوما میریم خرید غذا تو یخچال هست گرم کن بخور امروز )
اوفف کی حال داره غذا بخوره!
#وانشات
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#کیدراما
#کیپاپ
ممنون از حمایتتون♥️
۱۳.۲k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.