زندگی فراز و نشیب داره پارت آخر فصل ۱
ات ویو
سه ماه از اون اتفاقات گذشته و من افسردگیم کمتر شده و حسایی به یونگی دارم امروز می خوام بهش اعتراف کنم
فلش نکست به مدرسه
ات: یونگی اعضا کجان؟
یونگی: زنگ بعدی میان
ات: اوک... می گم امروز بریم حباط پشتی کارت دارم
یونگی: اوک
زنگ بعد حیاط پشتی
ات: یونگی راستش... من... ا.. ازت.. ت خوش.. شم می یاد.
یونگی: که چی؟
ات:..........
یونگی: ولی من ازت بدم میاد
ات:(سرش پایین)
یونگی: می دونی چرا ازت بدم میاد؟
ات:............
یونگی: چون چندشی؛ اعصاب خورد کنی؛ بدبختی
بعد آبمیوه دستمو ریخت رو سرم
یهو اعضا اینا اومدن
ته: همه جارو دنبالتون گشتیم... ات چرا آبمیوه ایی
ات:.......
نامجون: اتتتتتت
ات: من باید برم(بغض)
جین: ات خوبی؟
ات رفت....
سه ماه از اون اتفاقات گذشته و من افسردگیم کمتر شده و حسایی به یونگی دارم امروز می خوام بهش اعتراف کنم
فلش نکست به مدرسه
ات: یونگی اعضا کجان؟
یونگی: زنگ بعدی میان
ات: اوک... می گم امروز بریم حباط پشتی کارت دارم
یونگی: اوک
زنگ بعد حیاط پشتی
ات: یونگی راستش... من... ا.. ازت.. ت خوش.. شم می یاد.
یونگی: که چی؟
ات:..........
یونگی: ولی من ازت بدم میاد
ات:(سرش پایین)
یونگی: می دونی چرا ازت بدم میاد؟
ات:............
یونگی: چون چندشی؛ اعصاب خورد کنی؛ بدبختی
بعد آبمیوه دستمو ریخت رو سرم
یهو اعضا اینا اومدن
ته: همه جارو دنبالتون گشتیم... ات چرا آبمیوه ایی
ات:.......
نامجون: اتتتتتت
ات: من باید برم(بغض)
جین: ات خوبی؟
ات رفت....
۳.۱k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.