ماه زیبای من

ماه زیبای من 2
پارت بیست و یکم
________
ویو ا.ت
روی مبل نشسته بودم یونگی اگر بخوام دقیق بگم تا دو دقیقه دیگه می‌آمد ...
دقیقا راس ساعت 9 در خونه باز شد و یونگی با کلی وسیله اومد داخل
+یونگیاا
سریع رفتم سمتش
+شیر کاکائو کو پس ؟!
#...آخخ میگم یه چی یادم رفت ...ببخشید خانم کوچولو امشب شیر کاکائو خبری نیست ‌....
ا.ت برگشت داشت می‌رفت که...
#کمک نمیکنی ؟! وسیله زیاد دستمه هااا!
+ببخشید آقا کوچولو ...خبری از کمک نیست امشب
#(خنده) ولی یه شب نگرفتم
+منم یه شب کمک نمیکنم
رو مبل نشستم و به تلویزیون خاموش نگاه میکردم
#الان قهر کردی ؟!
+نمی‌دونم
#خب یعنی قهری دیگه !!
+فکر کنم ...
یونگی اومد کنار ا.ت نشست
#حتی اگر یه دونه شیر کاکائو یکدفعه ای افتاده باشه تو سبد خریدم ؟!
ا.ت برگشت سمتش
+خب عزیزممم ....کمک چی میخوای ؟!.
#(خنده با صدای بم )
+یونگی؟! (آروم)
#هومم
+من ...دلم ...بچه میخواد
#ا.ت !؟ پس ...قرارمون چی ؟!
+نه ...منظورم اون نیست
#پس چی ؟!.
+تو کی رو دوست داری ؟!
#برای چی ؟!
+همینجوری ...یونگی !
#بله
+به من که دل نبستی ها ؟!
#....
+یونگی؟!
#....
+هی یونگیاا
#...ب،بله
+شنیدی چی گفتم
#اره آره ....نه بهت د،دل نبستم
+من فردا میرم آزمایشگاه و برگه جعلی بارداری میگیرم
#برا چی ؟!
+چون قراره جین رو بکشونیم اونجا
#خب ؟!
+(تعریف کردن نقشه)
#اوکیه ...بریم غذا بخوریم ؟!
+اوهوم
پرش زمانی به فردا
ویو ا.ت
طبق قرارمون سمت آزمایشگاه لاندا حرکت کردم واردش شدم و یه نوبت گرفتم
بعد از دادن زیر میزی قرار شد جواب آزمایش مثبت بگن و...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake