پارت ۳
ویو جونگکوک بعد از رفتن باند
هوفف امروز چقدر خسته شدم ورفتم دوش گرفتم ولباس پوشیدمو خوابیدم
ویو ات به از بیرون رفتن با لونا
اومدم خونه و لباس پوشیدم و خوابیدم
ویو ساعت ۱شب ات
خوابیده بودم که با صدای اون بیدارشدم انگار مست بود
*هی دختره ی عوضی (با داد و حالت مستی)
هوفف باز چیه
*هوی پول بده بهم
من پولی ندارم حقوقمو نگرفتم
*به من ربطی نداره باید برام پول جمع کنی
پول جور کنم که بری پی کثاف کاریات
*تو به من میگی کثافت کاری انجام میدم الان نشونت میدم
(از موهابی ات میگیره و با کمربندش اونو کتک میزنه انقدر میزنتش که خودشم خسته میشه و اتو ول میکنه)
ویو ات
خدایا من چیکار کردم که با من اینجوری میکنی همه بدنم درد میکنه مامان کاشکی اینجا بودی میدیدی که این با من چیکار میکنه (ات انقدر گریه کرد خوابش برد)
ویو صبح ات
صبح از خواب پاشدم دیدم اون خونه نیست صبحونه خردمو لباس پوشیدمو (عکس میدم) رفتم سرکار
ویو صبح جونگکوک
صبح از خواب پاشدم رفتم حمومو صبحون خوردمو لباس پوشیدمو (عکس میدم) رفتم باند
هوفف امروز چقدر خسته شدم ورفتم دوش گرفتم ولباس پوشیدمو خوابیدم
ویو ات به از بیرون رفتن با لونا
اومدم خونه و لباس پوشیدم و خوابیدم
ویو ساعت ۱شب ات
خوابیده بودم که با صدای اون بیدارشدم انگار مست بود
*هی دختره ی عوضی (با داد و حالت مستی)
هوفف باز چیه
*هوی پول بده بهم
من پولی ندارم حقوقمو نگرفتم
*به من ربطی نداره باید برام پول جمع کنی
پول جور کنم که بری پی کثاف کاریات
*تو به من میگی کثافت کاری انجام میدم الان نشونت میدم
(از موهابی ات میگیره و با کمربندش اونو کتک میزنه انقدر میزنتش که خودشم خسته میشه و اتو ول میکنه)
ویو ات
خدایا من چیکار کردم که با من اینجوری میکنی همه بدنم درد میکنه مامان کاشکی اینجا بودی میدیدی که این با من چیکار میکنه (ات انقدر گریه کرد خوابش برد)
ویو صبح ات
صبح از خواب پاشدم دیدم اون خونه نیست صبحونه خردمو لباس پوشیدمو (عکس میدم) رفتم سرکار
ویو صبح جونگکوک
صبح از خواب پاشدم رفتم حمومو صبحون خوردمو لباس پوشیدمو (عکس میدم) رفتم باند
۸۰۸
۲۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.