murdererفصل²
murdererفصل²
پارت⁵
...
تهیونگ:من نمیتونم چیزی بگم
خواهش میکنم تهیونگ لطفا
تهیونگ:خیلی دلم میخواد برات قضیه رو توضیح بدم ولی نمیتونم
حداقل بگو چرا کمکم میکنی؟
به حرفم توجهی نکرد
تهیونگ:من میرم بخوابم یه اتاق برات آماده کردم بالا سمت چپ نگران لورا نباش جات امنه
و رفت تو اتاقش درو بست به زمین خیره شدم لیوانم گذاشتم رو میز رفتم تو اتاق درو بستم نشستم رو تخت دوباره با خودم هی حرف میزدم مثل دیونه ها شده بودم یعنی لورا کیه؟چرا خودشو بجای پلیس جا زده بود؟جی ووک کجاست؟
انقدر با خودم حرف زدم که خوابم برد
...
با نور خورشید که رو صورتم افتاده بود چشمامو باز کردم
بلند شدم موهام بستم رفتم پایین
تهیونگ؟
تهیونگ:بله
رو مبل نشسته بود
عام...
تهیونگ:اگه میخوای درباره لورا بپرسی نمیتونم چیزی بگم
ساکت شدم
تهیونگ:من فردا باید برم فرانسه
من چی؟تو این کشور تنها؟
تهیونگ:اون بلخره گیرت میاره
کی؟
تهیونگ:هوفف هیچکی باید همینجا بمونی
برای چی؟من میخوام برم کره
تهیونگ:نمیتونی اگه بری کره به آسونی پیدات میکنن به یکی دوستام میگم باید دنبالت
کجا منو میخوای ببری
تهیونگ:یه جای امن
...
صدای زنگ اومد
تهیونگ در باز
کوک:هی تهیونگ چطوری؟
تهیونگ:بد نیستم
کوک نگاهی به من کرد
کوک:این خانم کوچولو کیه؟
تهیونگ با سردی بهش نگاه کرد و بهش یه چیزی گفت
کوک:اوه اوکی خانم کوچولو بیا بریم
انقدر به من نگو خانم کوچولو!
پوزخندی زد
کوک:خیلی خوب
خدافظ تهیونگ ممنونم که کمکم کردی مواظب خودت باش
و بغلش کردم تعجب کرد و براش دست تکون دادم با کوک رفتم
...
پارت⁵
حمايت؟
چطور بود؟
پارت⁵
...
تهیونگ:من نمیتونم چیزی بگم
خواهش میکنم تهیونگ لطفا
تهیونگ:خیلی دلم میخواد برات قضیه رو توضیح بدم ولی نمیتونم
حداقل بگو چرا کمکم میکنی؟
به حرفم توجهی نکرد
تهیونگ:من میرم بخوابم یه اتاق برات آماده کردم بالا سمت چپ نگران لورا نباش جات امنه
و رفت تو اتاقش درو بست به زمین خیره شدم لیوانم گذاشتم رو میز رفتم تو اتاق درو بستم نشستم رو تخت دوباره با خودم هی حرف میزدم مثل دیونه ها شده بودم یعنی لورا کیه؟چرا خودشو بجای پلیس جا زده بود؟جی ووک کجاست؟
انقدر با خودم حرف زدم که خوابم برد
...
با نور خورشید که رو صورتم افتاده بود چشمامو باز کردم
بلند شدم موهام بستم رفتم پایین
تهیونگ؟
تهیونگ:بله
رو مبل نشسته بود
عام...
تهیونگ:اگه میخوای درباره لورا بپرسی نمیتونم چیزی بگم
ساکت شدم
تهیونگ:من فردا باید برم فرانسه
من چی؟تو این کشور تنها؟
تهیونگ:اون بلخره گیرت میاره
کی؟
تهیونگ:هوفف هیچکی باید همینجا بمونی
برای چی؟من میخوام برم کره
تهیونگ:نمیتونی اگه بری کره به آسونی پیدات میکنن به یکی دوستام میگم باید دنبالت
کجا منو میخوای ببری
تهیونگ:یه جای امن
...
صدای زنگ اومد
تهیونگ در باز
کوک:هی تهیونگ چطوری؟
تهیونگ:بد نیستم
کوک نگاهی به من کرد
کوک:این خانم کوچولو کیه؟
تهیونگ با سردی بهش نگاه کرد و بهش یه چیزی گفت
کوک:اوه اوکی خانم کوچولو بیا بریم
انقدر به من نگو خانم کوچولو!
پوزخندی زد
کوک:خیلی خوب
خدافظ تهیونگ ممنونم که کمکم کردی مواظب خودت باش
و بغلش کردم تعجب کرد و براش دست تکون دادم با کوک رفتم
...
پارت⁵
حمايت؟
چطور بود؟
۶.۹k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.