پارت ۶
فردا صبح...
کوک....ات پاشو وو
ات.... چیه (نگران)
کوک....پاشو واسم صبحونه درست کن
ات.... یااااا آروم تر صدام بزن سکته ام دادی
کوک....خو حالا پاشو
ات .... اوک تو برو پایین تا لباسام رو عوض کنم بیام
کوک.... باش
ات ویو
بلند شدم دیدم تخت خونیه فهمیدم پر*یود شدم
ات.... اشششش اصلا موقع خوبی نبود
پاشدم تمیز کردم تختو رفتم پایین
روم نمیشد به کوک بگم پر*یودم
ات.... اممم کوک میگم .. من... چیزه.... پریودم(خجالت )
کوک... اووو خانوم کوچولو پریود شده درد داری؟ (بغلت کرده)
ات .... نه فقط میشه واسم کاکائو بگیری؟
کوک.... چرا که خوشکلم
ات...مرسی
ات ویو
کوک رفت واسم کاکائو خرید و خوردم که دیدم جنی زنگ زد
جنی .... سلام ات
ات...سلام جنی
جنی... میگم ات فردا منو و لیسا و جیسو و رزی و استری کیدز و تی اکس تی میخوایم بریم جنگل تا یه هفته بمونیم تو و کوک میاین؟
ات .... اوک میایم
جنی... خب ببین ما ون گرفتیم و میایم دنبالتون
ات.... اوک
ات... کوککککککک
کوک...بلهههههه
ات... جنی گفت با گروه استری کیدز و بلک پینک و تی اکس تی میرن جنگل تا یه هفته گفت ماهم بریم
کوک... ما با ماشین خودمون میریم؟
ات... نه اونا ون گرفتن میان دنبالمون
کوک.... اوک به پسرا محل ندیااا
ات..(خنده)باشه
فلش بک به فردا
ات ویو
جنی اومد دنبالمون و رفتیم و رسیدیم جنگل و رفتیم تو ویلا جنی
لیسا... خب بچه ها امروز میریم بیرون و خرید میکنیم
همه .... اخجوننن باشه
لیسا .... خب بریم؟
همه ... اره
فلش بک به تو مرکز خرید
ات... کوککککککک این خیلی خوشکله میخوامشش(پست بعدی عکس لباس)
کوک.... اصلا ات این زیادی بازه
ات... کوک تروخدااا
کوک....اصلا
ات...لطفا دیگههه
کوک....باشه
ات ویو
خریدیمش و رفتیم پیش بچه ها
فلیکس....میگم هیونجین من عاشق ات هستم و حرصم میگیره که اون کوک عوضی دوست پسر ات هست
هیونجین.... کاری که نداره ازش لب بگیر اونم عاشقت میشه
فلیکس... ولی اون دنیا رو با کوک عوض نمیکنه
هیونجین .... بهم اعتماد کن
فلیکس ... اوک
فلش بک به خونه
ات... من میرم تو اتاق لباسام رو عوض کنم
ات ویو
رفتم تو اتاقم دیدم فلیکس اومد
ات... جونم کاری باهام داشتی
فلیکس ... اره
و همون لحظه زود لباشو گذاشت رو لبام
و منم فقط دست و پا میزدم
کوک... اینجا چه خبره(فرا تر از عربده)
کل بچه ها ترسیدن ولی کوک گفت بالا نیان
ات.. کوک میخواست بوسم کنه(گریه)
کوک.... خفه شو ات من به تو اعتماد کردم(داد)
ات.... بخدا من نبوسیدمش (گریه)
کوک.... ثابت کن
ات .... باشه بیا تا دوربین هارو نشونت بدم
ات ویو
رفتم دوربین هارو نشونش دادم و باور کرد
کوک.... ببخشید عشقم که سرت داد زدم
ات...(گریه)
ات.... اون فلیکس از بچگی عاشقم بود
کوک..... نگران نباش نمیزارم کسی ازم بگیرتت
ات...(گریه)
کوک.... گریه نکن دیگه ماه کوچولو من
ات... باشه
و کوک لباشو بوسید و رفتن پایین
کوک....ات پاشو وو
ات.... چیه (نگران)
کوک....پاشو واسم صبحونه درست کن
ات.... یااااا آروم تر صدام بزن سکته ام دادی
کوک....خو حالا پاشو
ات .... اوک تو برو پایین تا لباسام رو عوض کنم بیام
کوک.... باش
ات ویو
بلند شدم دیدم تخت خونیه فهمیدم پر*یود شدم
ات.... اشششش اصلا موقع خوبی نبود
پاشدم تمیز کردم تختو رفتم پایین
روم نمیشد به کوک بگم پر*یودم
ات.... اممم کوک میگم .. من... چیزه.... پریودم(خجالت )
کوک... اووو خانوم کوچولو پریود شده درد داری؟ (بغلت کرده)
ات .... نه فقط میشه واسم کاکائو بگیری؟
کوک.... چرا که خوشکلم
ات...مرسی
ات ویو
کوک رفت واسم کاکائو خرید و خوردم که دیدم جنی زنگ زد
جنی .... سلام ات
ات...سلام جنی
جنی... میگم ات فردا منو و لیسا و جیسو و رزی و استری کیدز و تی اکس تی میخوایم بریم جنگل تا یه هفته بمونیم تو و کوک میاین؟
ات .... اوک میایم
جنی... خب ببین ما ون گرفتیم و میایم دنبالتون
ات.... اوک
ات... کوککککککک
کوک...بلهههههه
ات... جنی گفت با گروه استری کیدز و بلک پینک و تی اکس تی میرن جنگل تا یه هفته گفت ماهم بریم
کوک... ما با ماشین خودمون میریم؟
ات... نه اونا ون گرفتن میان دنبالمون
کوک.... اوک به پسرا محل ندیااا
ات..(خنده)باشه
فلش بک به فردا
ات ویو
جنی اومد دنبالمون و رفتیم و رسیدیم جنگل و رفتیم تو ویلا جنی
لیسا... خب بچه ها امروز میریم بیرون و خرید میکنیم
همه .... اخجوننن باشه
لیسا .... خب بریم؟
همه ... اره
فلش بک به تو مرکز خرید
ات... کوککککککک این خیلی خوشکله میخوامشش(پست بعدی عکس لباس)
کوک.... اصلا ات این زیادی بازه
ات... کوک تروخدااا
کوک....اصلا
ات...لطفا دیگههه
کوک....باشه
ات ویو
خریدیمش و رفتیم پیش بچه ها
فلیکس....میگم هیونجین من عاشق ات هستم و حرصم میگیره که اون کوک عوضی دوست پسر ات هست
هیونجین.... کاری که نداره ازش لب بگیر اونم عاشقت میشه
فلیکس... ولی اون دنیا رو با کوک عوض نمیکنه
هیونجین .... بهم اعتماد کن
فلیکس ... اوک
فلش بک به خونه
ات... من میرم تو اتاق لباسام رو عوض کنم
ات ویو
رفتم تو اتاقم دیدم فلیکس اومد
ات... جونم کاری باهام داشتی
فلیکس ... اره
و همون لحظه زود لباشو گذاشت رو لبام
و منم فقط دست و پا میزدم
کوک... اینجا چه خبره(فرا تر از عربده)
کل بچه ها ترسیدن ولی کوک گفت بالا نیان
ات.. کوک میخواست بوسم کنه(گریه)
کوک.... خفه شو ات من به تو اعتماد کردم(داد)
ات.... بخدا من نبوسیدمش (گریه)
کوک.... ثابت کن
ات .... باشه بیا تا دوربین هارو نشونت بدم
ات ویو
رفتم دوربین هارو نشونش دادم و باور کرد
کوک.... ببخشید عشقم که سرت داد زدم
ات...(گریه)
ات.... اون فلیکس از بچگی عاشقم بود
کوک..... نگران نباش نمیزارم کسی ازم بگیرتت
ات...(گریه)
کوک.... گریه نکن دیگه ماه کوچولو من
ات... باشه
و کوک لباشو بوسید و رفتن پایین
۱۴.۰k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.