شکلات تلخ'
شکلات تلخ'
ᵖᵃʳᵗ'₂₃
دختر یه گوشه ی اتاقش نشست و سرش رو روی زانوهاش گذاشت واقعا خالش بد بود با مردی که دوسش نداشت ازدواج کرد دوس پسرش ولش کرد مامانش حالش بد شده بود....باید خودشو با یه ماری مشغول میکرد سری به سایت کاربابی زد که توی یه رستورانی گارسون لازم داشتن کار خوبی بود.....
؛سلام خوش اومدید... برای کار اومدید؟
+بله
؛خب شما خیلی مناسبید ولی بعضی وقتا اینجا کلوپ شبانه هست میتونید بیاید؟
+خب...عام..بله
؛عالیه از الان میتونید شروع کنید
+خب باید کجا لباسا رو عوض کنم؟
؛سمت راست
دخترک لباساش رو عوض کرد چتری هاش رو جلوی موهاش ریخت و موهاش رو دم اسبی بست
÷عاو...سلام...شما جدید هستید
+بله امروز اومدم...میتونم خودمونی حرف بزنم
÷اوه اره راحت باش
دخترک انگار شکوفه ای توی دلش باز شد به چشما و لبای همکارش نگا میکرد
!گارسون
+اومدم
!من یه سوجو و کیمچی میخوام
+الان میارم
؛بیا ببر
+بفرمایید نوش جون
دخترک نفس عمیقی کشید و پیش بندشو توی کمدش گذاشت و رفت
!میشه شمارتون رو داشته باشم...برای مواقب ضروری
+عا بله...بفرمایید
!ممنون شب خوش
٫عزیزم من واقعا خیلی میترسم اگه واقعا ات بفهمه چی؟
/نمیفهمه اگرم فهمید اون درک میکنه
٫امیدوارم
+اجوشی...اجوشی...مواظب باشید ماشین داره میاد
دخترک دوید به طرف مرد میانسالی که داشت با ماشین تصادف میکرد و دستشو کشید و اونو به طرف خودش کشید
+اجوشی خوبی؟
~من..من خوبم...چه اتفاقی افتاد
+شما مستی؟خطرناکه لطفا مراقب باش
دخترک رفت روی تختش و اروم چشاشو روی هم گذاشت و بخواب فرو رفت
-دویون امنیت اینجا رو بیشتر کن
*چشم قربان
+{جیغغغغ}کمک
*چی شده خانم
+س....سوسک
-برای این همه داد زدی
+وایی خیلی بزرگه
*خانم دیگه رفتن نگران نباشید
دخترک دوباره بخواب فرو رفت اما قبل از خواب چنتا صدا از بیرون شنید اما توجهی نکرد...تقریبا ساعت ۳ شب میشد که دخترک دوباره جیغی کشید
+{جیغغ}کمک..ی..کی اینجاست
-حتما باز سوسک دیده
*قربان ولی شاید جدی باشه..من میرم یه نگاهی میندازم
+د..دویون
*خانم..خانم
یه مرد با ماسک سیاه داشت دخترک رو خفه میکرد دویون مرد رو با گلدون زهمی کرد اما مردک اون رو هل داد به سمت دیوار و فرار کرد
-چخبره
*یکی داخت ایشون رو خفه میکرد
+ت..تو یذره هم بهم اهمیت نمیدی {گریه} واقعا از موندن توی یه خونه با تو متنفرم فقط بخواطر مامان باباس وقتی جیغ میزنم حتما یچیزی شده {سکسکه}
........................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
#بیتیاس
{صویتیزمیشهیخوردهبیشترلایکوکامنتبذاریدپلیزحمایتتونواقعاکمه}🤍☁️
ᵖᵃʳᵗ'₂₃
دختر یه گوشه ی اتاقش نشست و سرش رو روی زانوهاش گذاشت واقعا خالش بد بود با مردی که دوسش نداشت ازدواج کرد دوس پسرش ولش کرد مامانش حالش بد شده بود....باید خودشو با یه ماری مشغول میکرد سری به سایت کاربابی زد که توی یه رستورانی گارسون لازم داشتن کار خوبی بود.....
؛سلام خوش اومدید... برای کار اومدید؟
+بله
؛خب شما خیلی مناسبید ولی بعضی وقتا اینجا کلوپ شبانه هست میتونید بیاید؟
+خب...عام..بله
؛عالیه از الان میتونید شروع کنید
+خب باید کجا لباسا رو عوض کنم؟
؛سمت راست
دخترک لباساش رو عوض کرد چتری هاش رو جلوی موهاش ریخت و موهاش رو دم اسبی بست
÷عاو...سلام...شما جدید هستید
+بله امروز اومدم...میتونم خودمونی حرف بزنم
÷اوه اره راحت باش
دخترک انگار شکوفه ای توی دلش باز شد به چشما و لبای همکارش نگا میکرد
!گارسون
+اومدم
!من یه سوجو و کیمچی میخوام
+الان میارم
؛بیا ببر
+بفرمایید نوش جون
دخترک نفس عمیقی کشید و پیش بندشو توی کمدش گذاشت و رفت
!میشه شمارتون رو داشته باشم...برای مواقب ضروری
+عا بله...بفرمایید
!ممنون شب خوش
٫عزیزم من واقعا خیلی میترسم اگه واقعا ات بفهمه چی؟
/نمیفهمه اگرم فهمید اون درک میکنه
٫امیدوارم
+اجوشی...اجوشی...مواظب باشید ماشین داره میاد
دخترک دوید به طرف مرد میانسالی که داشت با ماشین تصادف میکرد و دستشو کشید و اونو به طرف خودش کشید
+اجوشی خوبی؟
~من..من خوبم...چه اتفاقی افتاد
+شما مستی؟خطرناکه لطفا مراقب باش
دخترک رفت روی تختش و اروم چشاشو روی هم گذاشت و بخواب فرو رفت
-دویون امنیت اینجا رو بیشتر کن
*چشم قربان
+{جیغغغغ}کمک
*چی شده خانم
+س....سوسک
-برای این همه داد زدی
+وایی خیلی بزرگه
*خانم دیگه رفتن نگران نباشید
دخترک دوباره بخواب فرو رفت اما قبل از خواب چنتا صدا از بیرون شنید اما توجهی نکرد...تقریبا ساعت ۳ شب میشد که دخترک دوباره جیغی کشید
+{جیغغ}کمک..ی..کی اینجاست
-حتما باز سوسک دیده
*قربان ولی شاید جدی باشه..من میرم یه نگاهی میندازم
+د..دویون
*خانم..خانم
یه مرد با ماسک سیاه داشت دخترک رو خفه میکرد دویون مرد رو با گلدون زهمی کرد اما مردک اون رو هل داد به سمت دیوار و فرار کرد
-چخبره
*یکی داخت ایشون رو خفه میکرد
+ت..تو یذره هم بهم اهمیت نمیدی {گریه} واقعا از موندن توی یه خونه با تو متنفرم فقط بخواطر مامان باباس وقتی جیغ میزنم حتما یچیزی شده {سکسکه}
........................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
#بیتیاس
{صویتیزمیشهیخوردهبیشترلایکوکامنتبذاریدپلیزحمایتتونواقعاکمه}🤍☁️
۹.۸k
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.