فیک گنگ مافیایی سیاه ادامه پارت 24
ویو سومی
وقتی روی لبم رو بوس کرد...یه لحظه هنگ کردم...ولی نمیخواستم نشون بدم که هول کردم یا برای اولین بارم هست
+: عه...پس توهم از این کارا بلدی ما نمیدونستیم؟! 😂
_: سومیییییی...اصلا خنده دار نیست
بعد یه موشت زدم به بازوش
+: بوس من تحت تاثیر قرارت داد...اوخییییی...اولین بارت بود کوچولو؟! 😁🤣
_: وایسا ببینم...من رو میزنی؟
منم دویدم و تهیونگم از پشت سرم میومد...همه داشتن نگامون میکردن...و پچ پچ میکردن...میشد فهمید از حسودی دارن میمیرن 😏...نفسم گرفته بود واستاده بودم که نفس بگیرم...که تهیونگ از پشت بغلم کرد
_: تو اخه تا چقدر میخوای دل من رو ببری؟
برگشتم و دوتا دستش رو گرفتم
+: بله دیگه...در همین جذاب هستم 😁
_: بریم؟
+: بریم
رفتم پارکینگ و سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
㋛🄴🄽🄳㋛
وقتی روی لبم رو بوس کرد...یه لحظه هنگ کردم...ولی نمیخواستم نشون بدم که هول کردم یا برای اولین بارم هست
+: عه...پس توهم از این کارا بلدی ما نمیدونستیم؟! 😂
_: سومیییییی...اصلا خنده دار نیست
بعد یه موشت زدم به بازوش
+: بوس من تحت تاثیر قرارت داد...اوخییییی...اولین بارت بود کوچولو؟! 😁🤣
_: وایسا ببینم...من رو میزنی؟
منم دویدم و تهیونگم از پشت سرم میومد...همه داشتن نگامون میکردن...و پچ پچ میکردن...میشد فهمید از حسودی دارن میمیرن 😏...نفسم گرفته بود واستاده بودم که نفس بگیرم...که تهیونگ از پشت بغلم کرد
_: تو اخه تا چقدر میخوای دل من رو ببری؟
برگشتم و دوتا دستش رو گرفتم
+: بله دیگه...در همین جذاب هستم 😁
_: بریم؟
+: بریم
رفتم پارکینگ و سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
㋛🄴🄽🄳㋛
۶.۷k
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.