عشق مافیای(p6)
ا.ت:چیکار؟
کوک:میخوام ببرمت خرید
وقتی اینو گفتم ی بقی توی چشاش دیدم
ا.ت:خرید؟واقعاااا(باذوق)
کوک:آره
ا.ت:اخجوننننننن خبببب
چیزه بلند میشی لباسامو عوض کنم؟
کوک:ن جلوی خودم عوض کن
ا.ت:پوففف باشه
ا.ت ویو
بلند شدم لباسامو عوض کردم
ی میکاپ ساده کردم
از توی آینه ی نگاه ب کوک کردم دیدم همینجوری داره نگام میکنه
رژ لب زدم
از روی صندلی بلند شدم
ا.ت: خب من امادم
کوک:هوم ها خب باشه صب کن منم آماده شم
کوک ویو
تمام مدت داشتم ا.ت رو نگاه میکردم
پاشدم لباسمو پوشیدم(عکس استایلشونو واستون میزارم)
ی عطر زدم
از پله ها اومدم پایین دیدم ا.ت داره شیر موز میخوره
کوک:نامردددد ب من خیانت میکنهههه
ا.ت:چیشدهههه
کوک:شیرموز ت ک همیشه با من بودی چرا رفتی با یکی دیگه؟(با کمی بغض)
ا.ت:یااااااا ابلفضللل این الن گریش میگیره
ا.ت: میگم...چیزه....بیا ت بخور
کوک:بده ببینم رفته شیرموز منو برداشته میخوره..پرو
ا.ت:.........
کوک:عوضی
ا.ت:.....
کوک:کثافت
ا.ت:باشه باشه غلط کردم
کوک:آفرین
ا.ت:......هعیی
ا.ت ویو
رفتیم سوار ماشین شدیم
رسیدیم ب ی جای معر ف ک فقط پولدارا ازش خرید میکنن
ا.ت:اینجا جای خیلی معروفیه وسایلاشم همه از میلیون ب بالاس
کوک:آره ولی این گرون قیمتی وسایلاش بستگی ب کیفیت وسیله هم داره جوجه
ا.ت:ب من نگو جوجه
اگه ت ب من میگی جوجه منم بت میگم مرغ
کوک:یعنی من تورو زاییدم؟
ا.ت:عععع گگگگ
اصن ت هویجی
شلغمی
کرفسی
پیازی
کوک:باشه باشه بسه دیگه تا چند دقیقه ی دیگه ی ترهبار واسمون راه میندازی
ا.ت:گگگ
کوک:....هعیی
وارد مرکز خرید شدیم رفتیم داخله یکی از مغازه ها
کوک:خب خب من لباس انتخاب میکنم میدم ت پرو کنی
ا.ت:یعنی من انتحاب نکنم؟
کوک:عجب خری هستی تو
خودتم میتونی انتخاب کنی
ا.ت:خودت خری
کوک:بسه بیا بریم انتخاب کنیم
............
خب فعلا تو خماری میزارمتون
کوک:میخوام ببرمت خرید
وقتی اینو گفتم ی بقی توی چشاش دیدم
ا.ت:خرید؟واقعاااا(باذوق)
کوک:آره
ا.ت:اخجوننننننن خبببب
چیزه بلند میشی لباسامو عوض کنم؟
کوک:ن جلوی خودم عوض کن
ا.ت:پوففف باشه
ا.ت ویو
بلند شدم لباسامو عوض کردم
ی میکاپ ساده کردم
از توی آینه ی نگاه ب کوک کردم دیدم همینجوری داره نگام میکنه
رژ لب زدم
از روی صندلی بلند شدم
ا.ت: خب من امادم
کوک:هوم ها خب باشه صب کن منم آماده شم
کوک ویو
تمام مدت داشتم ا.ت رو نگاه میکردم
پاشدم لباسمو پوشیدم(عکس استایلشونو واستون میزارم)
ی عطر زدم
از پله ها اومدم پایین دیدم ا.ت داره شیر موز میخوره
کوک:نامردددد ب من خیانت میکنهههه
ا.ت:چیشدهههه
کوک:شیرموز ت ک همیشه با من بودی چرا رفتی با یکی دیگه؟(با کمی بغض)
ا.ت:یااااااا ابلفضللل این الن گریش میگیره
ا.ت: میگم...چیزه....بیا ت بخور
کوک:بده ببینم رفته شیرموز منو برداشته میخوره..پرو
ا.ت:.........
کوک:عوضی
ا.ت:.....
کوک:کثافت
ا.ت:باشه باشه غلط کردم
کوک:آفرین
ا.ت:......هعیی
ا.ت ویو
رفتیم سوار ماشین شدیم
رسیدیم ب ی جای معر ف ک فقط پولدارا ازش خرید میکنن
ا.ت:اینجا جای خیلی معروفیه وسایلاشم همه از میلیون ب بالاس
کوک:آره ولی این گرون قیمتی وسایلاش بستگی ب کیفیت وسیله هم داره جوجه
ا.ت:ب من نگو جوجه
اگه ت ب من میگی جوجه منم بت میگم مرغ
کوک:یعنی من تورو زاییدم؟
ا.ت:عععع گگگگ
اصن ت هویجی
شلغمی
کرفسی
پیازی
کوک:باشه باشه بسه دیگه تا چند دقیقه ی دیگه ی ترهبار واسمون راه میندازی
ا.ت:گگگ
کوک:....هعیی
وارد مرکز خرید شدیم رفتیم داخله یکی از مغازه ها
کوک:خب خب من لباس انتخاب میکنم میدم ت پرو کنی
ا.ت:یعنی من انتحاب نکنم؟
کوک:عجب خری هستی تو
خودتم میتونی انتخاب کنی
ا.ت:خودت خری
کوک:بسه بیا بریم انتخاب کنیم
............
خب فعلا تو خماری میزارمتون
۱۲.۷k
۳۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.