یه مافیا نباید عاشق شه ولی....
یه مافیا نباید عاشق شه ولی....
٪با ادبم وگرنه ادامه ی حرفمو میگفتم
÷چه ادبی
آجوما:سلام پسرم(بچه ها دیگه هر مافیایی توی عمارتش یه آجوما باید باشه و اینکه جیهوپ هم دکتره و هم مافیا)
÷سلام
آجوما:معرفی نمیکنی
÷دوست دخترمه(با لبخند)
**لوسی با چشای درشت به جیهوپ نگاه کرد به معنای جرت میدم حالا ببین(گوه میخوری بچمو الکی ندادم دستت)و بعدش با یه لبخند حرصی برگشت و به آجوما گفت:
٪بله درسته
آجوما:گفته بودی یه دختریو دوست داری نگفته بودی انقد ماهه بیا بشین دخترم
٪ممنون(رفت نشست)
ویو هوپی:نشستم لوسی داشت با اون نگاه ترسناک قورتم میداد ولی دوست داشتم حیحی😁به هر حال که جلوی آجوما باید نقش بازی میکرد یکم اذیت کردنش عیب نداشت
ویو لوسی:نشسته بودم که یه دست دور کمرم حلقه شد میخواستم برش دارم که دیدم دوتا خدمتکارا با حرص نگاهم میکنن و پچ پچ میکنن منم سرمو روی شونش گذاشتم که پچ پچاشون بیشتر شد جیهوپ که شوکه شده بود از این کارم ولی من بیشتر اینطوری میکردم تا یخورده حرص اینا رو در بیارم یَک حالی میداد که نگم
÷آجوما ما میریم بالا من شام نمیخورم لوسی تو میخوای؟
٪راستش آره
÷خوشم میاد تعارفی نیستی برو سر میز منم میام
٪مگه نگفتی نمیخوای
÷تنهایی راحتی؟
٪اگه میخوای بیای که حرفی ندارم ولی آره من همه جا راحتم
÷اوکی من میرم بالا
٪باش برو
خدمتکار ۱:سلام
٪سلام
خدمتکار ۱:نوشیدنی میخوری(ریخت)
اوه ببخشید
٪لباسامو کاری ندارم ممنون که برام اووردی ولی قبل از اینکه بیاری بگو میخوری یا نه....لطفا(پوزخند)
خدمتکار۲:ببخشید نمیدونستیم حالا چی میخورین؟
٪چی دارین؟(سرد)
آجوما:جاجانگمیون میخوای دخترم؟
٪بله ممنون آجوما(لبخند)
**خدمتکارو مینویسم خ.د**
خ.د۱ رو به خ.د۲:ایشش چه زود فازش عوض میشه دختره(در گوش هم میگفتن)
٪اگه حرفی هست بگین منم بشنوم
خ.د۲:چیزی نیست درباره ی غذاست
٪هعی اصلا به آستین چپم
**لوسی غذاشو خورد و رفت بالا خدمتکارا همش دربارش حرف میزدن ولی اون به چشم چپشم نمیگرفت رفت بالا اما نمیدونست به کدوم اتاق بره یه در مشکیه چرمی نظرشو جلب کرد و به سمتش رفت و بازش کرد**
÷کاری داشتی؟
٪عا این اتاق توعه؟ببخشید سرزده اومدم
÷نه بابا راحت باش
٪راحتم
÷(خنده)خب چی میخواستی(ببخشید خیلی شد)
٪با ادبم وگرنه ادامه ی حرفمو میگفتم
÷چه ادبی
آجوما:سلام پسرم(بچه ها دیگه هر مافیایی توی عمارتش یه آجوما باید باشه و اینکه جیهوپ هم دکتره و هم مافیا)
÷سلام
آجوما:معرفی نمیکنی
÷دوست دخترمه(با لبخند)
**لوسی با چشای درشت به جیهوپ نگاه کرد به معنای جرت میدم حالا ببین(گوه میخوری بچمو الکی ندادم دستت)و بعدش با یه لبخند حرصی برگشت و به آجوما گفت:
٪بله درسته
آجوما:گفته بودی یه دختریو دوست داری نگفته بودی انقد ماهه بیا بشین دخترم
٪ممنون(رفت نشست)
ویو هوپی:نشستم لوسی داشت با اون نگاه ترسناک قورتم میداد ولی دوست داشتم حیحی😁به هر حال که جلوی آجوما باید نقش بازی میکرد یکم اذیت کردنش عیب نداشت
ویو لوسی:نشسته بودم که یه دست دور کمرم حلقه شد میخواستم برش دارم که دیدم دوتا خدمتکارا با حرص نگاهم میکنن و پچ پچ میکنن منم سرمو روی شونش گذاشتم که پچ پچاشون بیشتر شد جیهوپ که شوکه شده بود از این کارم ولی من بیشتر اینطوری میکردم تا یخورده حرص اینا رو در بیارم یَک حالی میداد که نگم
÷آجوما ما میریم بالا من شام نمیخورم لوسی تو میخوای؟
٪راستش آره
÷خوشم میاد تعارفی نیستی برو سر میز منم میام
٪مگه نگفتی نمیخوای
÷تنهایی راحتی؟
٪اگه میخوای بیای که حرفی ندارم ولی آره من همه جا راحتم
÷اوکی من میرم بالا
٪باش برو
خدمتکار ۱:سلام
٪سلام
خدمتکار ۱:نوشیدنی میخوری(ریخت)
اوه ببخشید
٪لباسامو کاری ندارم ممنون که برام اووردی ولی قبل از اینکه بیاری بگو میخوری یا نه....لطفا(پوزخند)
خدمتکار۲:ببخشید نمیدونستیم حالا چی میخورین؟
٪چی دارین؟(سرد)
آجوما:جاجانگمیون میخوای دخترم؟
٪بله ممنون آجوما(لبخند)
**خدمتکارو مینویسم خ.د**
خ.د۱ رو به خ.د۲:ایشش چه زود فازش عوض میشه دختره(در گوش هم میگفتن)
٪اگه حرفی هست بگین منم بشنوم
خ.د۲:چیزی نیست درباره ی غذاست
٪هعی اصلا به آستین چپم
**لوسی غذاشو خورد و رفت بالا خدمتکارا همش دربارش حرف میزدن ولی اون به چشم چپشم نمیگرفت رفت بالا اما نمیدونست به کدوم اتاق بره یه در مشکیه چرمی نظرشو جلب کرد و به سمتش رفت و بازش کرد**
÷کاری داشتی؟
٪عا این اتاق توعه؟ببخشید سرزده اومدم
÷نه بابا راحت باش
٪راحتم
÷(خنده)خب چی میخواستی(ببخشید خیلی شد)
۲.۱k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.