پارت۲

پارت۲
اخه تو دیروز افتادی زمین که ابنجوری زخمی شدی ها !!وضیعت من :
لباس مدرسه ام عکس اسلاید دوم و جورابم خیلی کوتا ه بود و پام یجورایی کلا معلوم بود و همینطور زخمام
من چیزی نگفتم و به میتسویا گفتم:
ا/ت : وقتی از مدرسه برگشتم توضیح میدم
میتسویا سری تکان داد و رفت منم با دوچرخه رفتم سمت مدرسه وقتی رسیدم بلافاصله مایکی دیدم که
نزدیک بود بیوفتم که یهو منو گرفت و به سمت خودش منو کشید من در حد لبو سرخ شده بودم ( فاصله ۲ سانتی متر) من زود از بغل مایکی بیرون اومدم و خیلییییییی قرمز بودم رو بهش کردم و گفتم
ببخشید مایکی
مایکی یک لبخندی زد و گفت برای چی ببخشید
یهویی اما دراکن وسط صحبتمون اومدن و تازه مایکی دقت کرده بود گفت :
ا/ت چان چرا انقدر زخمی هستی من گفتم چیزی نیست اما زنگ خوردو رفتیم مدرسه مدرسه مثل همیشه ساکت بود امروز امتحان ریاضی داشتیم خانم وقتی منو دید گفت ا/ت چان چرا زخمی هستی من گفتم افتادم زمین ( معلم بسیار مهربان ) معلم زیاد توجه نکرد ما امتحان و دادیم و معلم نمره هارو خوند
ا/ت .......
‌.................................................................
پایان
منتظر بمونید تا پارت بعد