دختر عمو و پسر عمو
پارت ۸
مهماندار: ببخشید آقا..خانم؟.. رسیدیم!
کوک: رسیدیم؟..( کش و قوس دادن)
مهماندار: بله
کوک: صوفی؟.. صوفیا!..بیدارشو رسیدیم
صوفیا؛ هوممم( کش و قوس دادن)..اوکی
* بعد تحویل گرفتن هتل و استراحت کردن *
کوک: خب چیکار کنیم؟
صوفیا: بریم دریا؟
کوک: بریم ولی اول..بوس( لباشو غنچه کرد)
صوفیا:😐...* :)
کوک: میخواست ولم کنه که نذاشتم.. عا عا کمرشو گرفتم* همینطور مفتی مفتی اومدی و میخوای مفتی مفتب بری؟
صوفیا:😂
کوک؛ بوسیدمش*
صوفیا: خیلی خب بریم؟
کوک: بریم!
مهماندار: ببخشید آقا..خانم؟.. رسیدیم!
کوک: رسیدیم؟..( کش و قوس دادن)
مهماندار: بله
کوک: صوفی؟.. صوفیا!..بیدارشو رسیدیم
صوفیا؛ هوممم( کش و قوس دادن)..اوکی
* بعد تحویل گرفتن هتل و استراحت کردن *
کوک: خب چیکار کنیم؟
صوفیا: بریم دریا؟
کوک: بریم ولی اول..بوس( لباشو غنچه کرد)
صوفیا:😐...* :)
کوک: میخواست ولم کنه که نذاشتم.. عا عا کمرشو گرفتم* همینطور مفتی مفتی اومدی و میخوای مفتی مفتب بری؟
صوفیا:😂
کوک؛ بوسیدمش*
صوفیا: خیلی خب بریم؟
کوک: بریم!
۸.۳k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.