پارت۲۱
ا.ت: جونگ کوک؟!!
جونگ کوک: میگم کجایی
تهیونگ با شنیدن اسم جونگ کوک به سمتم برگشت
ا.ت: من خوبم الان دارم با تهیونگ میام خوابگاه
کوک:.........با .....تهیونگی؟!!
ا.ت: اره میام نگران نباش خدافظ
منتظر جواب نموندم و قطع کردم چرا رفتار هایشون اینقدر عجیب شده
به تهیونگ نگاه کردم که با اخم داشت جلوشو نگاه می کرد
ا.ت: تهیونگ؟
تهیونگ: هوم؟
ا.ت: چیشده؟!
تهیونگ: هیچی
خدایاااا حالا باید با این سردرد ناز هم بکشم
آها فهمیدم
ا.ت: اخ آخ سرممم
تهیونگ نگران به سمتم برگشت
تهیونگ: چیشد خوبی ؟
سرمو چرخوندم به طرف پنجره حالا تو بیا ناز منو بکش هه
پیاده شدیم تهیونگ از دستم گرفت و رفتیم تو
همه جا ساکت بود به طرف اتاق رفتیم
در و که باز کردم با صورت های اخمالو و درهم روبرو شدم
جیمین: خوب تا الان کجا بودی!!
ا.ت: خوب من......
تهیونگ: مجبوره که جواب پس بده!(سرد)
کوک: منظورت چیه؟!
تهیونگ: وقتی دوست پسرش اینجاس شما ها نیاز نیست نگرانش باشید
دوتاشون با دهان باز نگاه میکردند
اوه حالا فهمیدم من چرا اینقدر احمقم آخه
یعنی.......اینا....منو دوست دارن؟!!!!
کوک: چه کوفتی میگی تو!( عصبی)
تهیونگ: میخوای ثابت کنم؟!
دستمو گرفت و به سمت خودش کشید و ل..باش رو روی ل..بام گزاشت
جونگ کوک: میگم کجایی
تهیونگ با شنیدن اسم جونگ کوک به سمتم برگشت
ا.ت: من خوبم الان دارم با تهیونگ میام خوابگاه
کوک:.........با .....تهیونگی؟!!
ا.ت: اره میام نگران نباش خدافظ
منتظر جواب نموندم و قطع کردم چرا رفتار هایشون اینقدر عجیب شده
به تهیونگ نگاه کردم که با اخم داشت جلوشو نگاه می کرد
ا.ت: تهیونگ؟
تهیونگ: هوم؟
ا.ت: چیشده؟!
تهیونگ: هیچی
خدایاااا حالا باید با این سردرد ناز هم بکشم
آها فهمیدم
ا.ت: اخ آخ سرممم
تهیونگ نگران به سمتم برگشت
تهیونگ: چیشد خوبی ؟
سرمو چرخوندم به طرف پنجره حالا تو بیا ناز منو بکش هه
پیاده شدیم تهیونگ از دستم گرفت و رفتیم تو
همه جا ساکت بود به طرف اتاق رفتیم
در و که باز کردم با صورت های اخمالو و درهم روبرو شدم
جیمین: خوب تا الان کجا بودی!!
ا.ت: خوب من......
تهیونگ: مجبوره که جواب پس بده!(سرد)
کوک: منظورت چیه؟!
تهیونگ: وقتی دوست پسرش اینجاس شما ها نیاز نیست نگرانش باشید
دوتاشون با دهان باز نگاه میکردند
اوه حالا فهمیدم من چرا اینقدر احمقم آخه
یعنی.......اینا....منو دوست دارن؟!!!!
کوک: چه کوفتی میگی تو!( عصبی)
تهیونگ: میخوای ثابت کنم؟!
دستمو گرفت و به سمت خودش کشید و ل..باش رو روی ل..بام گزاشت
۱۲.۹k
۱۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.