🖤ماه پری و پری آبی! 🖤

🖤ماه پری و پری آبی! 🖤

دمه دریا خیلی سرد بود برات عجیب بود .
بال هات و نمی تونستی تکون بدی تاحالا انقدر دلت نخواسته بود توی آب بمونی از آب بدت میومد و باعث می‌شد بال های سفیدت خیس بشه . مگر اینکه آب شیرین باشه نه آب شور .
کنارصخره ها افکارت و تموم کردی .
موج های بزرگ دریا به صخره ها می‌خورد و مثل توپ های جنگی صخره هارو میشکست و به اعماق صخره فرو میرفت .
چشمات و برای لذت بردن بیشتر بستی و هوا رو داخل ریه هات فرو بردی .
که یهو داخل دریا پرت شدی .
از شدت شوک زیاد نتونستی جیغ بزنی پس فقط منتظر برخورد ات با آب شدی و چشمات و بستی که
داخل بغل کسی فرود اومدی !
زیره چشمات و باز کردی و نگاهی به اون شخص انداختی از تعجب سره جات خشک شدی
جیمین بر گشته بود بعد از ۵ سال جدایی
خیلی زیبا بود انگار یه رویا بود برات .
اون بر گشته بود ولی با تاج پادشاه دریا!

_خانومی فکر کنم باید بیشتر توی فرودتون دقت کنید چون ممکن بود قایق نجات دیر برسه .

لبخندی ریزی زدی و نگاهی بهش انداختی که لباش و روی لبات گزاشت و توی آب کشوند ات .
سردی آب دریا جاشو به گرمای آغوش اون داد .
و تو حاضر بودی تمام عمرت و برای ابدی بودنش
بدی .

_ دل گون _