پدر خوانده 🎭🥂p:1
سلام من ا.تم یه دختر یتیم که با خانم چا وو زندگی میکنم اون همیشه با من بعد رفتاری میکنه درواقعه اون خالمه بعد فوت مادرم بابا فرار کرد چون تلبکار زیاد داشت خالمم ب زور منو قبول کرد اون یه دختر داره به اسم هانا اون همیشه واسه من قلدری میکنه به من زور میگه و همیشه بهم میگه یتیم من از زندگیم متنفرم حتی چند بار دست ب خودکشی زدم ولی خاله همش نجاتم میدادو شبش منو میزد همیشه اعصبایت شو سر من خالی میکنه ....
..
..
..
..
..
( علامت ا.ت : + علامت خالهاش : ^ علامت هانا : @ )
+ صبح با نور افتاب بیدار شدم بازم یه روز کثیف دیگه از زندگیم متنفرم بلد شدم لباسای قدیمیو پوشیدم رفتم پایین
^ دختره هرزه زود صبحونه رو اماده کن هانا الان میخواد بره مدرسه
+ چشم
دیگه ب این کلمه ها عادت کرده بودم
@ ماماننننننننننن
^ جانم دخترم
@ مامان اون ست گردنبند طلام نیست
^ چییییییی ....... چطور ......اخرین بار کجا گذاشتیش یاد میاد ؟
@ دادمش به ا.ت که برام بزاره سرجاش
^ ا.ت ؟
.....
+ خاله چند بار بهتون بگم من هیچی ورنداشتم
^ خفشو دختره هرزه میدونم تو برداشتی
+ نه خاله من ....
^ تو ادم بشو نیستی
.......
تمام بدنم درد میکرد چرا واسه کاری ک نکردم تنبیه میشم ؟چرا من اینقدر بدبختم ؟ چرا من ؟ کلی چرای دیگه زهنمو درگیر کرده بود
^ از خونه من گمشو بیرون
+ خاله لطفا (با بی جونی)
^ گمشو بیرونننننننننن (داد)
دیگه واقعا خسته شده بودم رفتم اتاقم وسایلمو جمع کردم هر چند وسایل زیادی نداشتم
رفتم پایین
خالم تو اتاقش بود هانا هم رفته بار زیر خواب یه نفر شده بدون هیچ کاری از خونه زدم بیرون و .......
___________________
بچه ها دومین فیکم 🍯🙂
امید وارم دوسش داشته باشین حتما بهم بگین ادامه بدم یا نه ....🗿👐🏾
..
..
..
..
..
( علامت ا.ت : + علامت خالهاش : ^ علامت هانا : @ )
+ صبح با نور افتاب بیدار شدم بازم یه روز کثیف دیگه از زندگیم متنفرم بلد شدم لباسای قدیمیو پوشیدم رفتم پایین
^ دختره هرزه زود صبحونه رو اماده کن هانا الان میخواد بره مدرسه
+ چشم
دیگه ب این کلمه ها عادت کرده بودم
@ ماماننننننننننن
^ جانم دخترم
@ مامان اون ست گردنبند طلام نیست
^ چییییییی ....... چطور ......اخرین بار کجا گذاشتیش یاد میاد ؟
@ دادمش به ا.ت که برام بزاره سرجاش
^ ا.ت ؟
.....
+ خاله چند بار بهتون بگم من هیچی ورنداشتم
^ خفشو دختره هرزه میدونم تو برداشتی
+ نه خاله من ....
^ تو ادم بشو نیستی
.......
تمام بدنم درد میکرد چرا واسه کاری ک نکردم تنبیه میشم ؟چرا من اینقدر بدبختم ؟ چرا من ؟ کلی چرای دیگه زهنمو درگیر کرده بود
^ از خونه من گمشو بیرون
+ خاله لطفا (با بی جونی)
^ گمشو بیرونننننننننن (داد)
دیگه واقعا خسته شده بودم رفتم اتاقم وسایلمو جمع کردم هر چند وسایل زیادی نداشتم
رفتم پایین
خالم تو اتاقش بود هانا هم رفته بار زیر خواب یه نفر شده بدون هیچ کاری از خونه زدم بیرون و .......
___________________
بچه ها دومین فیکم 🍯🙂
امید وارم دوسش داشته باشین حتما بهم بگین ادامه بدم یا نه ....🗿👐🏾
۳۴.۳k
۲۴ آبان ۱۴۰۱