وقتی داشتم آهنگ گوش میدادم بخش دوم part 2
ا/ت:
از ماشین پیاده شدیم
رفتیم توی ساختمونمون .
توی آسنسور جونگ کوک دستم محکم گرفت
لپای من قرمز شد 😍🎀🎉
وقتی رسیدیم خونه من خیلی خوابم میومد
رفت تا بخوابم روی زمین اتاق نشیمن خوابیدم
لباسامم هنوز عوض نکرده بودم ؛ خوابم برد .
جونگ کوک :
اصلا حواسم به ا/ت نبود رفتم حموم.
وقتی برگشتم دیدت ا/ت روی زمین خوابیده
سریع لباسام و پوشیدم و رفتم ا/ت رو بغل کردم و بردم تو اتاق گذاشتم روی تخت و پتورو انداختم
روش از اونجایی که خوابش خیلی سنگینه بوسش کردم و بیدار نشد .
"فردا"
ا/ت:
ساعت ۱۰:۳۰صبح بود که از خواب پاشدم جونگ کوک هنوز خواب بود .
رفتم تا شیر موز درست کنم .
وقتی داشتم موزارو باشیر میریختم توی همزن آهنگ
میخوندم . که یهو یکی از پشت به نشونه ترسوندن
شانم و گرفت و فشار داد .
جونگ کوک : مرسی بیب
ا/ت: بخدا ترسیدم
جونگ کوک :😅"خندید" صدات خیلی قشنگه شنیدم
داشتی آهنگ میخوندی
ا/ت: چچییی، ووواقعا؟
جونگ کوک : انقدر خجالت نکش بیب! صدات که خیلی قشنگه میتونه یه دنیا رو مست خودش کنه .
ا/ت: بابت تعریفت ممنونم🤗💕
جونگ کوک : راستی منو نامجون و جیهوپ میخوایم
ساعت ۵ بریم برای طراحی مدل صحنه .
ا/ت: اِمممم ، خخب کی بر میگردی ؟
جونگ کوک : چطور ؟
ا/ت: هههمینجوری .
جونگ کوک : تقریبا ساعت ۸ شب ببخشیدا تقصیر من نیست دوست دارم پیشت باشم ولی کاره دیگه .
ا/ت: آهان، نبابا این چه حرفیه همین که مال خودمی
کافیه .🙂
ا/ت:
تقریبا ساعت ۴:۳۰ بود جونگ کوک داشت میرفت
وقتی که خواست بره بوسش کردم و گقتم
ا/ت: مراقب خودت باش .
ا/ت:
جونگ کوک سر تکون داد و با دستش بوس فرستاد
و بای بای کرد منم دستم و تکون دادم و بای بای کردم
😂بای بای😅
رفتم یه فیلم کوتاه دیدم ساعت شد ۵:۴۵ یعنی یک
ربع مونده بود تا برم سر قرار جیمین .
سریع آماده شدم .
ولی یه اشتباهی که کردم رژ لب ۲۴ ساعته زدم
و متاسفانه از لبم زد بیرون و گند زدم به صورتم
داشت دیر میشد استرسس داشتم
سریع کرم پاک کننده رو برداشتم و مالیدم به صورتم
خوشبختانه کم رنگ شد و کرم پوست و زدم و رفت تا کفشامو بپوشم خیلی دیر شده بود ساعت ۶:۱۴ دقیقه
بود .
ذهن ا/ت:
نکنه جیمین عصبانی شده باشه !؟
نکنه جیمین نگران شده باشع !؟
نکنه جیمین داره پشت سرم حرف میزنه !؟
نکنه جیمین رفته !؟
ا/ت: رسیدم به کافه جیمین برام دست تکون داد و
رفتم پیشش
از ماشین پیاده شدیم
رفتیم توی ساختمونمون .
توی آسنسور جونگ کوک دستم محکم گرفت
لپای من قرمز شد 😍🎀🎉
وقتی رسیدیم خونه من خیلی خوابم میومد
رفت تا بخوابم روی زمین اتاق نشیمن خوابیدم
لباسامم هنوز عوض نکرده بودم ؛ خوابم برد .
جونگ کوک :
اصلا حواسم به ا/ت نبود رفتم حموم.
وقتی برگشتم دیدت ا/ت روی زمین خوابیده
سریع لباسام و پوشیدم و رفتم ا/ت رو بغل کردم و بردم تو اتاق گذاشتم روی تخت و پتورو انداختم
روش از اونجایی که خوابش خیلی سنگینه بوسش کردم و بیدار نشد .
"فردا"
ا/ت:
ساعت ۱۰:۳۰صبح بود که از خواب پاشدم جونگ کوک هنوز خواب بود .
رفتم تا شیر موز درست کنم .
وقتی داشتم موزارو باشیر میریختم توی همزن آهنگ
میخوندم . که یهو یکی از پشت به نشونه ترسوندن
شانم و گرفت و فشار داد .
جونگ کوک : مرسی بیب
ا/ت: بخدا ترسیدم
جونگ کوک :😅"خندید" صدات خیلی قشنگه شنیدم
داشتی آهنگ میخوندی
ا/ت: چچییی، ووواقعا؟
جونگ کوک : انقدر خجالت نکش بیب! صدات که خیلی قشنگه میتونه یه دنیا رو مست خودش کنه .
ا/ت: بابت تعریفت ممنونم🤗💕
جونگ کوک : راستی منو نامجون و جیهوپ میخوایم
ساعت ۵ بریم برای طراحی مدل صحنه .
ا/ت: اِمممم ، خخب کی بر میگردی ؟
جونگ کوک : چطور ؟
ا/ت: هههمینجوری .
جونگ کوک : تقریبا ساعت ۸ شب ببخشیدا تقصیر من نیست دوست دارم پیشت باشم ولی کاره دیگه .
ا/ت: آهان، نبابا این چه حرفیه همین که مال خودمی
کافیه .🙂
ا/ت:
تقریبا ساعت ۴:۳۰ بود جونگ کوک داشت میرفت
وقتی که خواست بره بوسش کردم و گقتم
ا/ت: مراقب خودت باش .
ا/ت:
جونگ کوک سر تکون داد و با دستش بوس فرستاد
و بای بای کرد منم دستم و تکون دادم و بای بای کردم
😂بای بای😅
رفتم یه فیلم کوتاه دیدم ساعت شد ۵:۴۵ یعنی یک
ربع مونده بود تا برم سر قرار جیمین .
سریع آماده شدم .
ولی یه اشتباهی که کردم رژ لب ۲۴ ساعته زدم
و متاسفانه از لبم زد بیرون و گند زدم به صورتم
داشت دیر میشد استرسس داشتم
سریع کرم پاک کننده رو برداشتم و مالیدم به صورتم
خوشبختانه کم رنگ شد و کرم پوست و زدم و رفت تا کفشامو بپوشم خیلی دیر شده بود ساعت ۶:۱۴ دقیقه
بود .
ذهن ا/ت:
نکنه جیمین عصبانی شده باشه !؟
نکنه جیمین نگران شده باشع !؟
نکنه جیمین داره پشت سرم حرف میزنه !؟
نکنه جیمین رفته !؟
ا/ت: رسیدم به کافه جیمین برام دست تکون داد و
رفتم پیشش
۱۶.۴k
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.