یاقوت آبی چشمانت پارت ۱۵
این بار تسلیم شدم پارت دادم ولی جدی برای پارت های بعد هر وقت ۱۰ تا لایک گرفت پارت میدم من فقط می خوام مطمئنشم همونطور که من از نوشتن لذت می برم بقیه هم از خوندنش لذت می برن
____________
( خب اینجا رو خلاصه توضیح می دم تا برسیم به جاهای حساس)☆ خب این عزیزان رفتن بیرون گشتن و خب پاساژ خرید کردن دخترا یعنی کیوکا و یوسانو که رفتن دوتایی خرید کردن و کیوکا هم با کمک یوسانو یه هدیه برای کویو سان خرید همینطور یه کلاه آبی با یه ربان قرمز دورش برای چویا . پسرا هم یعنی دازای چویا کونیکیدا تاچیهارا آتسوشی آکوتاگاوا و رانپو با هم رفتن خرید رانپو یه بشکه خوراکی خرید آتسوشی می خواست واسه آکوتاگاوا یه کت بگیره(اینجا آکوتاگاوا و آتسو خیلی هم از هم بدشون نمی یاد و یه جورایی همو دست دارن) ولی خب دازای سان دستش رو گرفت و ازش پول قرض گرفت و بدون اینکه کسی بفهمه یه چوکر برای چویا خرید می خواست تو روز تولدش بهش بده و آتسو مجبور شد یه دستمال گردن بخره آکوتاگاوا هم یه گردنبند برای آتسو خرید هم رنگ چشماش کونیکیدا و تاچیهارا هردو یه دست پیراهن خریدن و اما چویا دوتا عروسک خرگوش پشمالو گرفت و داد کادوشون کنن برای کیوکا و کیو یه عطر برای بهترین دوستش تاچیهارا و یه کیمونو زنونه برای کویو سان و بعد خرید همه باهام نزدیک ساعت ۵ رفتن رستوران و بماند که دازای حسابی سر خرید های چویا با خودش درگیر شده بود که چویا داره اینارو واسه کی می خره (یه نکته تو این بخش آلفاها: یوسانو، دازای، آکوتاگاوا، کونیکیدا، تاچیهارا امگاها: کیوکا و چویا بتاها: اتسوشی و رانپو)
____________
( خب اینجا رو خلاصه توضیح می دم تا برسیم به جاهای حساس)☆ خب این عزیزان رفتن بیرون گشتن و خب پاساژ خرید کردن دخترا یعنی کیوکا و یوسانو که رفتن دوتایی خرید کردن و کیوکا هم با کمک یوسانو یه هدیه برای کویو سان خرید همینطور یه کلاه آبی با یه ربان قرمز دورش برای چویا . پسرا هم یعنی دازای چویا کونیکیدا تاچیهارا آتسوشی آکوتاگاوا و رانپو با هم رفتن خرید رانپو یه بشکه خوراکی خرید آتسوشی می خواست واسه آکوتاگاوا یه کت بگیره(اینجا آکوتاگاوا و آتسو خیلی هم از هم بدشون نمی یاد و یه جورایی همو دست دارن) ولی خب دازای سان دستش رو گرفت و ازش پول قرض گرفت و بدون اینکه کسی بفهمه یه چوکر برای چویا خرید می خواست تو روز تولدش بهش بده و آتسو مجبور شد یه دستمال گردن بخره آکوتاگاوا هم یه گردنبند برای آتسو خرید هم رنگ چشماش کونیکیدا و تاچیهارا هردو یه دست پیراهن خریدن و اما چویا دوتا عروسک خرگوش پشمالو گرفت و داد کادوشون کنن برای کیوکا و کیو یه عطر برای بهترین دوستش تاچیهارا و یه کیمونو زنونه برای کویو سان و بعد خرید همه باهام نزدیک ساعت ۵ رفتن رستوران و بماند که دازای حسابی سر خرید های چویا با خودش درگیر شده بود که چویا داره اینارو واسه کی می خره (یه نکته تو این بخش آلفاها: یوسانو، دازای، آکوتاگاوا، کونیکیدا، تاچیهارا امگاها: کیوکا و چویا بتاها: اتسوشی و رانپو)
۳.۹k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.