یه مافیا نباید عاشق شه ولی....
یه مافیا نباید عاشق شه ولی....
آج:دختر مریض شدی؟
+کی؟من؟نه ..فکر نکنم
*آجوما دستشو روی سر ات گذاشت***
آج:داری تو تب میسوزی بعد میگی نه برو تو اتاق روی تختت دراز بکش
+من چیزیم نیست فقط یه قرص بده حالم بهتر میشه
×(اومد پایین)قرص واسه چی؟مریض شدی؟
+خب ...شاید
آج:شاید چیه داره تو تب میسوزه
×بیا ببینم(دستشو روی سرش گذاشت)
سوختم دختر چرا انقدر ضعیفی تو آخه
+من چیزیم نیست گفتم که یه قرص بدین خوب میشم
آج:اونو که میدم(منحرفا منظورش قرصه)ولی باید بری تو اتاقت استراحت کنی
+نمیخواد
×تو حرف گوش کن نیستی نه
+نه(کیوت)
×باشه(براید استایل بغلش کرد)
+کجا میبریم جیمیننن من خوبم نکن فقط سردمه همین
×تب و لرز داری؟بعد میگی خوبم؟
+عوفف خو الان من که یه جا نمیتونم بند شم
×من بندت میکنم
آج:دختر مریض شدی؟
+کی؟من؟نه ..فکر نکنم
*آجوما دستشو روی سر ات گذاشت***
آج:داری تو تب میسوزی بعد میگی نه برو تو اتاق روی تختت دراز بکش
+من چیزیم نیست فقط یه قرص بده حالم بهتر میشه
×(اومد پایین)قرص واسه چی؟مریض شدی؟
+خب ...شاید
آج:شاید چیه داره تو تب میسوزه
×بیا ببینم(دستشو روی سرش گذاشت)
سوختم دختر چرا انقدر ضعیفی تو آخه
+من چیزیم نیست گفتم که یه قرص بدین خوب میشم
آج:اونو که میدم(منحرفا منظورش قرصه)ولی باید بری تو اتاقت استراحت کنی
+نمیخواد
×تو حرف گوش کن نیستی نه
+نه(کیوت)
×باشه(براید استایل بغلش کرد)
+کجا میبریم جیمیننن من خوبم نکن فقط سردمه همین
×تب و لرز داری؟بعد میگی خوبم؟
+عوفف خو الان من که یه جا نمیتونم بند شم
×من بندت میکنم
۳.۸k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.