(ادامه پارت قبلی عشق سرد)
ا.ت:
اون شینجو بود
یه دفعه یه چیزی جلوی دهنم گرفت و بیهوش شدم
جونگکوک:
خوشبختانه من به ا.ت
ردیاب وصل کرده بودم
پیداش کردم
اون
.ای خدای من.......
اون توی بچسان چیکار میکنه
با سرعت رفتم پیشش
رسیدم به یه عمارت که کلی نگهبان دورش بودن
شینجو:
ا.ت رو دزدیدم
اون خیلی خوشگل بود
ولی من یه نقشه ای داشتم
میخواستم از ا.ت به عنوان طعمه استفاده کنم
و بعدش اونو مال خودم کنم
جونگکوک:
تهیونگ رو با خودم آوردم رفتیم اونجا
خوشبختانه خدمتکار مرد میخواستن
خودمو و تهیونگ رو آرایش کردم تا نشناسنمون
رفتم تو
دیدم ا.ت رو زمین افتاده
شینجو:
خوب تمیزش کن میخوام واسه امشب آماده باشه
جونگکوک:
منظورتون چیه قربان؟!
شینجو:
هیچی...فک کنم قراره یه کوچولو به جعممون اضافه شه
جونگکوک:
توانایی جر دادنش رو داشتم ولی نه باید زجر کش میشد
با عصبانیت گفتم:
چشم قربان
و از رو تمیز کردم
و گذاشتم رو تخت
بهم گفته بود لباساش رو دربیارم
با عصبانیت درشون آوردم
که اومد شلوار تنش نبود
اومد روی ا.ت خیمه زد
که اسلحه ام رو در آوردم
و سمتش گرفتم
همون موقع تهیونگ هم اومد پیشم
جونگکوک:
عههه....این اسکله یادته تهیونگ (پوزخند)
شینجو:
اسلحمو گرفتم سمتش و شلیک کردم
....
یاع یاع یاع خماری بمونید 😂😈
شرط پارت بعد
لایک:۱۷
کامنت:۴
دوستون دارم بای 🥺❤️😍❤️🥺😘💗
اون شینجو بود
یه دفعه یه چیزی جلوی دهنم گرفت و بیهوش شدم
جونگکوک:
خوشبختانه من به ا.ت
ردیاب وصل کرده بودم
پیداش کردم
اون
.ای خدای من.......
اون توی بچسان چیکار میکنه
با سرعت رفتم پیشش
رسیدم به یه عمارت که کلی نگهبان دورش بودن
شینجو:
ا.ت رو دزدیدم
اون خیلی خوشگل بود
ولی من یه نقشه ای داشتم
میخواستم از ا.ت به عنوان طعمه استفاده کنم
و بعدش اونو مال خودم کنم
جونگکوک:
تهیونگ رو با خودم آوردم رفتیم اونجا
خوشبختانه خدمتکار مرد میخواستن
خودمو و تهیونگ رو آرایش کردم تا نشناسنمون
رفتم تو
دیدم ا.ت رو زمین افتاده
شینجو:
خوب تمیزش کن میخوام واسه امشب آماده باشه
جونگکوک:
منظورتون چیه قربان؟!
شینجو:
هیچی...فک کنم قراره یه کوچولو به جعممون اضافه شه
جونگکوک:
توانایی جر دادنش رو داشتم ولی نه باید زجر کش میشد
با عصبانیت گفتم:
چشم قربان
و از رو تمیز کردم
و گذاشتم رو تخت
بهم گفته بود لباساش رو دربیارم
با عصبانیت درشون آوردم
که اومد شلوار تنش نبود
اومد روی ا.ت خیمه زد
که اسلحه ام رو در آوردم
و سمتش گرفتم
همون موقع تهیونگ هم اومد پیشم
جونگکوک:
عههه....این اسکله یادته تهیونگ (پوزخند)
شینجو:
اسلحمو گرفتم سمتش و شلیک کردم
....
یاع یاع یاع خماری بمونید 😂😈
شرط پارت بعد
لایک:۱۷
کامنت:۴
دوستون دارم بای 🥺❤️😍❤️🥺😘💗
۵.۲k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.