فیک ته ته فصل② پارت ¹⁶ ♡ نفرت تا عشق♡

.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
«چند مین بعد»
لیزلی: خیلی خب پدرو پسر میزو چیدن
هارلی و تیهونگ: اهوم مردیم از گشنگی
لیزلی: خب خودتون گفتید پس باید صبر میکردید
لیزلی ویو:
رفتم و غذا رو گذاشتم رو میز و بوی غذا خونه رو برداشته بود
هارلی: هوم بوش که خوبه
تیهونگ: حتما طعمش هم خوبه
لیزلی ویو:
واسشون کشیدم و منتظر موندم یکم بخورن تا ازشون بپرسم نظرشون چیه؟
لیزلی: خب نظرتون:؟
هارلی: هوم خیلی خوشمزس ولی کالریش زیاد نیست؟
تیهونگ: چطور یه غذا میتونه سبزی داشته باشه و برنج انگار هرچی برنج میخوری سبز کالریش رو کم میکنه نه چاغ میشی نه لاغر هههه
لیزلی: هوم خودم دقت نکرده بودم ههه
هارلی: مامان از کجا معلوم شاید فقط تو بتونی خوشمزه درست کنی؟
لیزلی: نه عزیزم تازه مال مادرم رو که نخوردین
هارلی: یعنی از این مگه بهترم پیدا میشه
تیهونگ: مامانت لیزلی ایولا داره از ایران واسمون مواد غذایی فرستاده
لیزلی: هههه خوب بخورین سرد میشه
«در حال خوردن»
هارلی: مامان من باز میخوام
تیهونگ: منم
لیزلی: ولی بچها زیاد روی واسه شب خیلی بده
هارلی و تیهونگ: هوم ولی فردا چی درست میکنی؟
لیزلی: هنوز اینو قورت نداده به فکر فردا هستن خدا خیر سرتون میرید باشگاه
هارلی و تیهونگ: ههههه
لیزلی: خیلی خب برید بخوابید من اینارو جم کنم
هارلی تیهونگ: باش شبخیر
لیزلی: شبتون بخیر
«میز غذا رو جم کرد»
لیزلی ویو:
میز که جم شد حالا برم بخوابم در اتاقو که باز کردم تیهونگ پرید جلو
لیزلی: اییی سکته کردم بشررر
تیهونگ: ببخشید هههه
لیزلی: خب بگیر بخواب فردا کار داری
تیهونگ: کی گفته من کار دارم
لیزلی: خب پس بیدار بمون من میخوابم
تیهونگ: هوم چقدر لجبازی 15سال گذشته و تو هنوز لجبازی
لیزلی: هوم میخوای بخوا میخوای نخواه
تیهونگ: میخوام میخوام
لیزلی ویو: سرمو گذاشتم رو بالشت
تیهونگ ویو: داز کشید منم داز کشیدم و دستمو کردم زیر لباسش...
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
اسم غذا رو کی بلده؟ 😉
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
لایک ❤꧁꧂
کامنت🤍꧁꧂
فالو💙꧁꧂
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.