خاطره دبیرستان
خاطره دبیرستان
پارت ۳۲
ویو لیا
از این که ا/ت رو دیدم از سرویس زدم بیرون رفتم سمت میزمون سوهو با آرامش نشسته بود و ش.رابی که تو دستش بود رو آروم میخورد
سوهو: اوه مادمازل تشریف آوردن
لیا: وای سوهو. نمیدونی کیو دیدم آنقدر ذوق زده شدم
سوهو:ا/ت بود نه؟
لیا: اره خیلی خوشگل شده بود وایسا ببینم تو از کجا فهمیدی؟(تعجب)
سوهو: بعدا میفهمی مادمازل(چشمک)
دیدم سوهو از جاش بلند شد و رفت
لیا: یعنی چی بعدا میفهمی سوهو کجا میری
بدون اینکه جوابمو بده رفت ودف
اعصابم خورد شده بود
___
ویو ا/ت
کوک تند تند پیک میرفت بالا بهش میگم ولی کو گوش شنوا که
پیت: به به پسر عموی گل(پیت پسر عموی کوک)
کوک: اووو پیت خیلی وقته ندیدمت
بعد دیدم هم دیگه رو بغل کردن
پیت : ایشون باید خانم ا/ت باشن برگشت به من نگاه کرد
کوک: اره خودشه
ا/ت: سلام از دیدنتون خوشبختم
پیت: همچنین خانمی
کوک: این چند وقت کجا بودی؟
پیت: تو تایلند بودم زیاد کار داشتم اونجا
کوک: خوبه
پیت: توهم انگار خیلی وقت بود تو ژاپن بودی نه؟
کوک:اره منم کار داشتم
پیت: خیلی خب خوشحال شدم از دیدنت پسر عمو
کوک: منم همین طور
پیت: فعلا مادمازل و فعلا پسر عمو
چه پسر با ادبی بود
ا/ت: پسر خوبی بود
کوک: اره اون همیشه اونطوریه برعکس زن عموم و عموم
ا/ت: آها
____
ویو یوجین
کم کم میخواستم پاشم برم
آرورا: اجازه هست اینجا بشینم؟
که سرم رو آوردم بالا با یه دختر کیوت مواجه شدم
یوجین: ها عام بله حتما
آرورا : ممنون میتونم اسمتون رو بپرسم؟
یوجین: بله یوجین هستم هوانگ یوجین شما ؟
آرورا: منم آرورا هستم
یوجین: خوشبختم
آرورا: منم همین طور
____
ویو ا/ت
خسته شده بودم سرم گیج میرفت
کوک: حالت خوبه پرنسسم؟
ا/ت: نه زیاد خوابم میاد خستم(بی حوصله)
که کوک از پیشونیم بوسید
کوک: باشه الان میریم پرنسسم
از دستم گرفت آروم بلندم کرد و ...
اسلاید اول (پیت)
اسلاید دوم (آرورا)
ادامه دارد...
لایک و حمایت یادت نره کیوتم 🤍✨
پارت ۳۲
ویو لیا
از این که ا/ت رو دیدم از سرویس زدم بیرون رفتم سمت میزمون سوهو با آرامش نشسته بود و ش.رابی که تو دستش بود رو آروم میخورد
سوهو: اوه مادمازل تشریف آوردن
لیا: وای سوهو. نمیدونی کیو دیدم آنقدر ذوق زده شدم
سوهو:ا/ت بود نه؟
لیا: اره خیلی خوشگل شده بود وایسا ببینم تو از کجا فهمیدی؟(تعجب)
سوهو: بعدا میفهمی مادمازل(چشمک)
دیدم سوهو از جاش بلند شد و رفت
لیا: یعنی چی بعدا میفهمی سوهو کجا میری
بدون اینکه جوابمو بده رفت ودف
اعصابم خورد شده بود
___
ویو ا/ت
کوک تند تند پیک میرفت بالا بهش میگم ولی کو گوش شنوا که
پیت: به به پسر عموی گل(پیت پسر عموی کوک)
کوک: اووو پیت خیلی وقته ندیدمت
بعد دیدم هم دیگه رو بغل کردن
پیت : ایشون باید خانم ا/ت باشن برگشت به من نگاه کرد
کوک: اره خودشه
ا/ت: سلام از دیدنتون خوشبختم
پیت: همچنین خانمی
کوک: این چند وقت کجا بودی؟
پیت: تو تایلند بودم زیاد کار داشتم اونجا
کوک: خوبه
پیت: توهم انگار خیلی وقت بود تو ژاپن بودی نه؟
کوک:اره منم کار داشتم
پیت: خیلی خب خوشحال شدم از دیدنت پسر عمو
کوک: منم همین طور
پیت: فعلا مادمازل و فعلا پسر عمو
چه پسر با ادبی بود
ا/ت: پسر خوبی بود
کوک: اره اون همیشه اونطوریه برعکس زن عموم و عموم
ا/ت: آها
____
ویو یوجین
کم کم میخواستم پاشم برم
آرورا: اجازه هست اینجا بشینم؟
که سرم رو آوردم بالا با یه دختر کیوت مواجه شدم
یوجین: ها عام بله حتما
آرورا : ممنون میتونم اسمتون رو بپرسم؟
یوجین: بله یوجین هستم هوانگ یوجین شما ؟
آرورا: منم آرورا هستم
یوجین: خوشبختم
آرورا: منم همین طور
____
ویو ا/ت
خسته شده بودم سرم گیج میرفت
کوک: حالت خوبه پرنسسم؟
ا/ت: نه زیاد خوابم میاد خستم(بی حوصله)
که کوک از پیشونیم بوسید
کوک: باشه الان میریم پرنسسم
از دستم گرفت آروم بلندم کرد و ...
اسلاید اول (پیت)
اسلاید دوم (آرورا)
ادامه دارد...
لایک و حمایت یادت نره کیوتم 🤍✨
۱۲.۴k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.