همخونه اخموم پارت ۷

#همخونه_اخموم🌱
#PaRt7

جیمین

سومی: که چیز خصوصی؟
از مامانتتت؟
جیمین: چی نن من گفتم خصوصی نه حتما از خواب بیدار شدم سرحال نیستم عشق من بیا بریم من برات اینهمه چیز میز خوشمزه درست کردم عااا بیا..

ا/ت

وای این پسره چقد خُنگه حتی بلد نیست ننشو بپیچونه
عاه ولش کن اصلا به من چه برم حموم

"30مین بعد"

اخیششش.. راحت شدم
همونطور با حوله اومدم بیرون
هوم فکر کنم دوتاشون باهم رفتن بزار ببینم صدایی که از بیرون نمیاد
گوشمو چسبوندم به در
نه مثله اینکه واقعا رفتن بزار برا اطمینان بیشتر اروم بیرون نگاه کنمم
نه نه رفتن اوفیییی ازادییی

کی حال داره دوساعت لباس بپوشه ادم باید تو خونه خودش راحت و ازاد باشه
ا/ت:اهای خوشگل تر از پریاااا تنها تو کوچه نریااااا بچه های محل دزدن

همونطور که اهنگ بسیار زیبا و مشهور پریا جانُ میخوندم رفتم به سوی اشپزخونه

هووم ببینم چیا دارن تو یخچاللل چه چیزای خوشمزه اییی اوفی ایول نوتلا
خب ما باهم زندگی میکنیم پس اشکالی نداره اگه..

همونطور خرذوق شدگان و نوتلا به دست داشتم از حال رد میشدم که برم تو اتاق
که ناگهان
گوروروروپ برخورد به خری که از اسمان...


اسلاید دو ا/ت کیفیتش بده ببخشید🥲🥲