فیک کوکpt11
*نه دیگه چیشد چیشد؟رو حرف من حرف نداریم:>
*همین الان ۵۰ تا دراز نشست برو
+۵۰تا؟ چخبرهههههه
*میکنمش ۱۰۰تا!میدونی که الان مربیت منم!حالاهم شروع میشه برو ۳،۲،۱..
ا.ت که مجبور بود ۵۰ تا دراز نشست رو رفت ، کوک هم هردفعه تمرین رو سخت میکرد:))😂 بعد ی ورزش طولانی ، ا.ت پخش زمین شد
+عااحههههههه نابود شدمممممممم
*تنبل نباش بابا هنوز کاری نکردیم که
+کاری نکردیم؟ گوزو نابود شدم کمرم داره میشکنه
* کلا ۳ تا گزینه داری یا بلند میشی یا بلند میشی یا بلند میشی!
+گزینه ۴ وجود نداره؟
*چرا گزینه چهار یا بلند میشی
+ خب ترجیح میدم برم زیر تانک ولی ورزش نکنم بابا دارم نابود میشمممم
کوک روی ا.ت خیمه زد و زل زد تو چشاش
*بیبی؟ رو حرف من..؟
+ تو صورت کوک فوت کرد*😂
*گوزو چه مرگته؟
+تو چه مرگته ک کله سحر زدی تو فاز ورزش؟
* بلند شد* اگه بچمون مث تو تنبل شه میدمش پرورشگاه!
+جونگ کوک من که بچه نمیخوام!
*یااا چرا!؟ یه پسر کوچولوی خوشگل و قوی مث باباش!
+ نه خیرم من خوشم نمیاد
*تو غلط میکنی که خوشت نمیاد من خوشم میاد توهم باید خوشت بیاد
+ نه خیر من نمیخوام
* من قراره بچه رو درس کنم تو چیمیگی اصن مگه به تو ربط داره
+گوزو بچه میخواد تو شکم تو رشد کنه؟ گفتم که نمیخوام
* شب میفهمی میخوای یا نمیخوای
+میرم پیش یونا میخوابم!
*یونا رو از اتاق میفرستم بیرون!
+ دور خودم پتو میکشم !
* پتو رو از روت بر میدارم!
+همکاری نمیکنم !
* نمیتونی همکاری نکنی اصن غیر ممکنه!
+یااا خیلی بیشوریییی
*نظر لطفته!
+اصن من میرم صبحانه بخورم
* منم میام
+اگه عین بز ورزش نمیکردیم زودتر ازینا صبحانه خورده بودیم
*حالا که ورزش کردی چیزی ازت کم شد؟ مردی؟ فلج شدی؟ دست و پات شکست؟ وزن کم کردی؟ چه بلایی سرت اومد؟
+ از شدت حقگویی در افق محو است*
+خیلی خب باشه . تموم شد؟
*آره حالا بریم؟
+گمشو ببینم اول صبحی اعصاب منو خورد کردی
* لبخند دندون نما*
ا.ت و کوک رفتن تو آشپزخونه و شروع کردن به خوردن صبحانه ، ا.ت میل زیادی به غذا نداشت و چیز زیادی نخورد ولی در عوض کوک با تمام وجود غذا خورد!
*چرا نمیخوری؟
+اشتها ندارم
*لوس نکن خودتو بخور
+گفتم نمیخوام!
* (لقمه رو چپوند تو دهن ا.ت) دیگه میخوای!
همین که ا.ت لقمه رو قورت داد حالش بد شد و سریع رفت سمت دسشویی و بالا آورد ، یونا و کوک با ترس دنبال ا.ت رفتن
*ا..ا.ت خوبی؟!
+ا..اره
* چیشد؟ چیزی خورده بودی؟
+آخه این چه سوالیه من که از صبح بیدار شدم پیش تو بودم چجوری چیزی خوردم؟
" توروخدا دودیقه دعوا نکنین !ا.ت شی حالت خوبه؟ میخوای استراحت کنی؟
+خ..خوبم چیزی نیست
*میخوای بریم بیمارستان؟
+ بیمارستان چرا؟ گفتم خوبم
* شاید... :>
+امکان نداره!
*شاید دارههه هیچ چیز غیر ممکن نیست! ذوق*
+و..ولی...
*گیلیگیلیگیلیییی
" چه خبره به منم بگینننن
----------
ببخشید انقدر دیر گذاشتم... یکی دوماهی میشه مسابقه داشتم:") سعی میکنم ازین ب بعد زودتر بزارم^^~
حمایت؟!
*همین الان ۵۰ تا دراز نشست برو
+۵۰تا؟ چخبرهههههه
*میکنمش ۱۰۰تا!میدونی که الان مربیت منم!حالاهم شروع میشه برو ۳،۲،۱..
ا.ت که مجبور بود ۵۰ تا دراز نشست رو رفت ، کوک هم هردفعه تمرین رو سخت میکرد:))😂 بعد ی ورزش طولانی ، ا.ت پخش زمین شد
+عااحههههههه نابود شدمممممممم
*تنبل نباش بابا هنوز کاری نکردیم که
+کاری نکردیم؟ گوزو نابود شدم کمرم داره میشکنه
* کلا ۳ تا گزینه داری یا بلند میشی یا بلند میشی یا بلند میشی!
+گزینه ۴ وجود نداره؟
*چرا گزینه چهار یا بلند میشی
+ خب ترجیح میدم برم زیر تانک ولی ورزش نکنم بابا دارم نابود میشمممم
کوک روی ا.ت خیمه زد و زل زد تو چشاش
*بیبی؟ رو حرف من..؟
+ تو صورت کوک فوت کرد*😂
*گوزو چه مرگته؟
+تو چه مرگته ک کله سحر زدی تو فاز ورزش؟
* بلند شد* اگه بچمون مث تو تنبل شه میدمش پرورشگاه!
+جونگ کوک من که بچه نمیخوام!
*یااا چرا!؟ یه پسر کوچولوی خوشگل و قوی مث باباش!
+ نه خیرم من خوشم نمیاد
*تو غلط میکنی که خوشت نمیاد من خوشم میاد توهم باید خوشت بیاد
+ نه خیر من نمیخوام
* من قراره بچه رو درس کنم تو چیمیگی اصن مگه به تو ربط داره
+گوزو بچه میخواد تو شکم تو رشد کنه؟ گفتم که نمیخوام
* شب میفهمی میخوای یا نمیخوای
+میرم پیش یونا میخوابم!
*یونا رو از اتاق میفرستم بیرون!
+ دور خودم پتو میکشم !
* پتو رو از روت بر میدارم!
+همکاری نمیکنم !
* نمیتونی همکاری نکنی اصن غیر ممکنه!
+یااا خیلی بیشوریییی
*نظر لطفته!
+اصن من میرم صبحانه بخورم
* منم میام
+اگه عین بز ورزش نمیکردیم زودتر ازینا صبحانه خورده بودیم
*حالا که ورزش کردی چیزی ازت کم شد؟ مردی؟ فلج شدی؟ دست و پات شکست؟ وزن کم کردی؟ چه بلایی سرت اومد؟
+ از شدت حقگویی در افق محو است*
+خیلی خب باشه . تموم شد؟
*آره حالا بریم؟
+گمشو ببینم اول صبحی اعصاب منو خورد کردی
* لبخند دندون نما*
ا.ت و کوک رفتن تو آشپزخونه و شروع کردن به خوردن صبحانه ، ا.ت میل زیادی به غذا نداشت و چیز زیادی نخورد ولی در عوض کوک با تمام وجود غذا خورد!
*چرا نمیخوری؟
+اشتها ندارم
*لوس نکن خودتو بخور
+گفتم نمیخوام!
* (لقمه رو چپوند تو دهن ا.ت) دیگه میخوای!
همین که ا.ت لقمه رو قورت داد حالش بد شد و سریع رفت سمت دسشویی و بالا آورد ، یونا و کوک با ترس دنبال ا.ت رفتن
*ا..ا.ت خوبی؟!
+ا..اره
* چیشد؟ چیزی خورده بودی؟
+آخه این چه سوالیه من که از صبح بیدار شدم پیش تو بودم چجوری چیزی خوردم؟
" توروخدا دودیقه دعوا نکنین !ا.ت شی حالت خوبه؟ میخوای استراحت کنی؟
+خ..خوبم چیزی نیست
*میخوای بریم بیمارستان؟
+ بیمارستان چرا؟ گفتم خوبم
* شاید... :>
+امکان نداره!
*شاید دارههه هیچ چیز غیر ممکن نیست! ذوق*
+و..ولی...
*گیلیگیلیگیلیییی
" چه خبره به منم بگینننن
----------
ببخشید انقدر دیر گذاشتم... یکی دوماهی میشه مسابقه داشتم:") سعی میکنم ازین ب بعد زودتر بزارم^^~
حمایت؟!
۷.۲k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.