تناسخ هالویینی فصل دو پارت 6
تناسخ هالویینی
فصل دو پارت 6
نویسنده: هی داداش
کارگردان: ها
نویسنده: نمیخوای به بچه ها بگی
کارگردان: نه
نویسنده: ارع بچه ها بعد از یه مدت طولانی با کلی دردسر بچه های تومان به سانزو و ریندو و ران اعتماد کردن و قرار شد برای رسیدن به خونه ی تاکه میچی پرواز کنن چون مخواستن با جادویی که قراره تاکمیچی بکنه اونا به خونه شون برگردن
دراکن: خب بچه ها باید پرواز کنیم هر نفرم یکی از کسانی که نمیتونن پرواز کنن رو بیاره
باجی: من چیفویو و کازوتورا رو میارم
مایکی: نمیتونی میدازیشون
میتسویا: من با دراکن میرم
تاکه میچی با ریوسی
ریوسی: من نمیخوام با این زرد قناری باشم
میتسویا : دگه
سانزو: من بالم اسیب دیده
ریندو: من میارمت
سانزو: وای عشق مممنننییی
ریندو: اه خیل خوب
میتسویا: خب پس باجی هم کازوتورا
بقیه هم میتونید پرواز کنید
باجی: پس چیفویو رو کی میاره
ران: من میارمش
باجی اخماش میره تو هم: نه نمیخواد
ریوسی: اصلا منو چیفویو دو تایی پیاده میام
کازوتورا و باجی: نننننهههههعه
مایکی: بابا ران که نمیخوردش باجی
باجی: خخخخییلللل خخخووووبببب
ران: خب پس بزن بریم 😏
چیفویو: ام باشه فقط چه جوری باهات بیام
فلش به جلو
وضعیت
باجی در حال فشار خوردن
و
دلیل فشار خوردن باجی🤣🤣🤣
بخاطره اینکه سانزو چیفویو رو بغل کرده 🤣🤣🤣و از زیر پاهاش گرفتتش
باجی: من اینو میکشم
کازوتورا: گفتی ریوسی رو هم میکشی
باجی: مممننن هههممرررووو میکککشششممم💢💢💢💢💢
پایان این پارت ✨✨✨
فصل دو پارت 6
نویسنده: هی داداش
کارگردان: ها
نویسنده: نمیخوای به بچه ها بگی
کارگردان: نه
نویسنده: ارع بچه ها بعد از یه مدت طولانی با کلی دردسر بچه های تومان به سانزو و ریندو و ران اعتماد کردن و قرار شد برای رسیدن به خونه ی تاکه میچی پرواز کنن چون مخواستن با جادویی که قراره تاکمیچی بکنه اونا به خونه شون برگردن
دراکن: خب بچه ها باید پرواز کنیم هر نفرم یکی از کسانی که نمیتونن پرواز کنن رو بیاره
باجی: من چیفویو و کازوتورا رو میارم
مایکی: نمیتونی میدازیشون
میتسویا: من با دراکن میرم
تاکه میچی با ریوسی
ریوسی: من نمیخوام با این زرد قناری باشم
میتسویا : دگه
سانزو: من بالم اسیب دیده
ریندو: من میارمت
سانزو: وای عشق مممنننییی
ریندو: اه خیل خوب
میتسویا: خب پس باجی هم کازوتورا
بقیه هم میتونید پرواز کنید
باجی: پس چیفویو رو کی میاره
ران: من میارمش
باجی اخماش میره تو هم: نه نمیخواد
ریوسی: اصلا منو چیفویو دو تایی پیاده میام
کازوتورا و باجی: نننننهههههعه
مایکی: بابا ران که نمیخوردش باجی
باجی: خخخخییلللل خخخووووبببب
ران: خب پس بزن بریم 😏
چیفویو: ام باشه فقط چه جوری باهات بیام
فلش به جلو
وضعیت
باجی در حال فشار خوردن
و
دلیل فشار خوردن باجی🤣🤣🤣
بخاطره اینکه سانزو چیفویو رو بغل کرده 🤣🤣🤣و از زیر پاهاش گرفتتش
باجی: من اینو میکشم
کازوتورا: گفتی ریوسی رو هم میکشی
باجی: مممننن هههممرررووو میکککشششممم💢💢💢💢💢
پایان این پارت ✨✨✨
۵.۳k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.