فیک『شیطان』

فیک『شیطان』
پارت ۳۳
* اگه دست بزنم چی میشه کوچولو
ولش کردم و گفتم
+ اگه به من دست بزنی میمیری
* وای وای ترسیدم
ویو ا.ت
یه مشت خوابوندم تو دهنش که افتاد اومدم بزنمش دیدم چند نفر اومدن تو
همه شون رو زدم
و یقه اولی رو گرفتم وگفتم
+ خیلی ضعیفی کوچولو
* یه چیزی می خواستم بهت بگم
+ حرفت رو بزن
* من دوست دارم به خاطر همین اینجایی
+ اها خیلی ناراحت شدم من یکی دیگه رو دوس دارم 😂
* منم نمیزارم از دستم در بری
ویو ا.ت با یه حرکت جامون عوض شد و اون روی من بود( یکم منحرف شیم 😂)
تا اومد منو ببوسه زدمش
+ دست خودم نبود اما حقت بود
* ا.ت
+ من ا.ت نیستم من شیطانم
* خیلی ادعا داری
+ می خوای عملی نشونت بدم؟
* نمی تونی
ویو ا.ت
گردنش رو گرفتم که از زمین جدا شد
چاقویی که تو جیبم بود رو در اوردم و عین یه تابلو زدمش به دیوار
یکم به دور و ورم نگاه کردم دیدم یه اهن لبه ی اتیشه برش داشتم خیلی سرخ بود اومدم بزنم بهش که گفت
* غلط کردم گوه خوردم
+ نشد دیگه تازه داشت خوب میشد
* هر کاری بگی میکنم ولی دیگه ادامه نده
+ خیلی ادعا داشتی بچه سوسول
هر کاری بگم می کنی؟
* اره
+ خب باشه

ویو کوک تا رسیدم دیدم همه افتادن زمین و ا.ت با یه ژست گنگ از یه اتاق اومد بیرون
سویول هم پشت سرش اومد بیرون
خواستم بزنمش که......
تو خماری بمونید 😂