و کاش ندانی

و کاش ندانی
تمام این سال ها
مرگبارترین فصل‌ها پاییز بوده است
که بعد از تو
رو به جاده ی شمال که میروم
نه عطرِ دریا سرشار ترم می‌‌کند
نه بوییدن ساقه‌های برنج عاشق ترم
نه اندوهِ پر ابهتِ سبزِ جنگل ، شاعر ترم
و کاش هرگز ندانی
مشقتِ شب‌های بی‌ تو را مانوس شدن
مرگی ‌ست هزار باره
محو شدنی غم انگیز
آرام آرام
بی‌ امان
و هزار باره
دیدگاه ها (۱)

خدایا🙏 لحظه لحظه زندگی دوستانم راپُر از یاد خود بفرما🙏 چون ...

‏‎‏ ‏‎‏ خـدای من🙏 بغض این شبهای من حکایت جا ماندن استگناه قد...

سلام بانو !در سیاهی چشم‌های منپائیزِ صد ساله شدخلقِ من تنگتر...

برایم حرف بزنسکوتت را دوست ندارمسکوتت بوی بغض می دهداز جهانی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط