P³
ب.ت: بدو برو وسایلتو جم کن و آماده شو
ا.ت: چ...چرا؟
ب.ت: حرف نباشههههه(با داد)
ا.ت
رفتم بالا تو اتاقم معلوم نبود چیکارم داره سریع چمدونمو از کمدم در اوردم و لباسامو همینجوری چپوندم تو چمدونم...کولمو برداشتمو و گوشی، هندزفری، ایرپاد، پاوربانک، شارژر و کارت پولم و ماسکمو گذاشتم تو کولم...سریع آماده شدم و رفتم پایین....
ب.ت: بدوووو
ا.ت: اومدم
رفتیم پایین دیدم ی ماشین لوکس جلو خونمونه و ی پسر ک یدونه دستش تو جیبیش بود و ب سمت چپش نگا میکرد تا منو پدرم از در اومدیم بیرون نگاهشو داد ب ما...
عرررررررررررررررر واییییییییییییییی چ کراشههههه لامصببببببب...خدایی پسره خعلی کراشهههه عررر کراشیدممم...عع ا.ت ب خودن بیا اسکل الان وقت کراش زدن نییییییی...عرررر ولی خیلی ژذااااابههه(بچم خود درگیری داره🗿)(همرو تو دلش میگف)
با صدای هااااااتتتت پسره ب خودم اومدم
کوک: اوووو...عجب لیدی زیبایی..نمیدوستم همچین دختر جذابی داری
ب.ت: پولو رد کن بیاد
ا.ت: چ...چرا؟
ب.ت: حرف نباشههههه(با داد)
ا.ت
رفتم بالا تو اتاقم معلوم نبود چیکارم داره سریع چمدونمو از کمدم در اوردم و لباسامو همینجوری چپوندم تو چمدونم...کولمو برداشتمو و گوشی، هندزفری، ایرپاد، پاوربانک، شارژر و کارت پولم و ماسکمو گذاشتم تو کولم...سریع آماده شدم و رفتم پایین....
ب.ت: بدوووو
ا.ت: اومدم
رفتیم پایین دیدم ی ماشین لوکس جلو خونمونه و ی پسر ک یدونه دستش تو جیبیش بود و ب سمت چپش نگا میکرد تا منو پدرم از در اومدیم بیرون نگاهشو داد ب ما...
عرررررررررررررررر واییییییییییییییی چ کراشههههه لامصببببببب...خدایی پسره خعلی کراشهههه عررر کراشیدممم...عع ا.ت ب خودن بیا اسکل الان وقت کراش زدن نییییییی...عرررر ولی خیلی ژذااااابههه(بچم خود درگیری داره🗿)(همرو تو دلش میگف)
با صدای هااااااتتتت پسره ب خودم اومدم
کوک: اوووو...عجب لیدی زیبایی..نمیدوستم همچین دختر جذابی داری
ب.ت: پولو رد کن بیاد
۳۹.۱k
۲۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.