خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

بغل کن مرا

بغل کن مرا

بغل کن مرا
چنان تنگ که هیچکس نفهمد
زخم رویِ تن من بود یا تو

۳۸۷

۱۲ مهر ۱۴۰۳

دست های هم را گرفته بودیم

دست های هم را گرفته بودیم

bliua

مرا اتش زد و از من

مرا اتش زد و از من

bliua

می گفت؛ ادمیزاد به اندازه

می گفت؛ ادمیزاد به اندازه

bliua

نمی دونم کدوم بدتره ،

نمی دونم کدوم بدتره ،

bliua

بغل کن مرا، چنان تنگ که هیچکس

بغل کن مرا، چنان تنگ که هیچکس

چنان مرا تنگ بغل کن..

چنان مرا تنگ بغل کن..

بغل کن مرا ، چـ ـنان تنگ که هیچکس

بغل کن مرا ، چـ ـنان تنگ که هیچکس

juexk

سالهاست منتظر آمدن روزهای بهترم. ولی نمیدانم چرا هنوز هم

سالهاست منتظر آمدن روزهای بهترم. ولی نمیدانم چرا هنوز هم

jenix

‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌بغل کن مرا

‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌بغل کن مرا

swanz

من نه آنم که به تیغ،

من نه آنم که به تیغ،

قصه نیستم که بگویی

قصه نیستم که بگویی

🩵⛓️قرارِ جان ...

🩵⛓️قرارِ جان ...

همه آدمای دورت دوستات نیستن همشون از زخم های تو ناراحت نم

همه آدمای دورت دوستات نیستن همشون از زخم های تو ناراحت نم

نصب برنامه ویسگون