پارت 18 وقتی که برادر ناتنیت بود

روز مسابقه

ا. ت :هااااا خسته شدم

فیلیکس و جونگ کوک :تو کاری نکردی فقط 10 بار دور با لامبرگینی زدی

* خوب بچه ها فیلیکس بعد از اونکه فیلم رو نشون داد به جونگ کوک جونگ کوک هم به ا. ت گفت بیاریمش تو گروه و اینجوری شد که جونگ کوک فیلیکس دیگه دعوا نکردن *

ا. ت : فیلیکس میای مسابقه

فیلیکس : چند دور

ا. ت : 3 دور

فیلیکس : اوکی

جونگ کوک ویو

وقتی ماشیناشون رو روشن مردن صدای گاز دادن هاشون خیلی باحال بود

اا. ت :ای من بنده شدم یس یس

فلیکس :اقا تو تقلب کردی

ا. ت:دوربین ها هستن

رفتیم دوربین هارو نگاه کذدیم ا. ت تقلب نکرده

فیلکس : من باختم چی میخوای

ا. ت :بستنی یخ برا سرم قرص

جونگ کوک : قرص چرا

ا. ت : سر درد دارم

جونگ کوک : سر درد داری چون ماشینت سخف نداره

ا. ت : به من چه( با کیوتی تمام)

جونگ کوک : من قربون اون کیوتیت بشم

فلیکس : چه فیلم رمانتیکی

جونگ کوک و ا. ت : ( خنده)

نامجون : به چی میخندی

ا. ت : اوپا

ا. ت دویئد رفت نامجون رو بغل کرد

جونگ کوک :هینوگ نامجون بقیه کجان

نامجون :خسته بودن نومدن

ا. ت : اوپا این برا کیه

نامجون : برا تو

ا. ت : عرررر بستنی

فلیکس : من فقط باید یخ و قرص بخرم

ا. ت : اهوم

نامجون : نوش جونت

جونگ کوک :با کی اومدی

نامجون : با کی بیام معلومه با بادیگارد

جونگ کوک : عه اره اییی

ا. ت :داداش خوبی

جونگ کوک :اره خوبم فقط خستم

ا. ت : انروزم مسابقه است باید بیدار باشی

نامجون : ساعت چند شروع میشه

ا. ت : شاید ساعت 12

نامجون : پس وقت داریم من جونگ کوک رو میبرم تو ون یه زره بخوابه


ا. ت و کوک : اوکی

کوک رفت خوابید ا. ت هم داشت با روندن اهنگ گوش میداد

*بچه ها ا. ت و باباش ایراین *