-اهای. اهای. خانما.. زشته یکی ببینه فکر میکنه بین زنام دع
-اهای. اهای. خانما.. زشته یکی ببینه فکر میکنه بین زنام دعوا شده
+چی میگی تو*عصبی شدید*
-ببخشید. حواسم نبود عزیزم
×چندشا
+خفه شو عوضی
یونا جبهه میگیره سمت اینا و رزی
...
بین دخترا دعوا میشه.. و کتک کاری. جونگ کوک از همدیگه جداشون کرد
-به زور از همدیگه جداشون کردم با اینکه دستم خیلی درد گرفت ولی اشکال نداشت.. پشتمو به اون دوتا کردم و خم شدم لب یونا رو بوسیدم تا اروم بشه
×وا چی شد؟!
+خیلی مک میزد.. هم درد داشت و هم صداش خیلی بلند بود.
=صدای مک زدن لبای یونا خیلی زیاد بود منو انیا دهنمون باز مونده بود
-ازش جدا شدم...
-اروم.اروم هیچی نیس من پیشتم*اروم.بم و توی گوش یونا*
+خیلی مک میزدی..فکر کنم لبم کبود شد*اروم*
-اشکال نداره.این تازه اولشه..*اروم و بم*
دستامو بردم لای دستاش و دوپامین کردم. دستشو کشیدم و بردمش بیرون. ولی وقتی از کنارشون رد شدم
-مواظب باشین با کی چجوری رفتار میکنید*بم و اروم*
....
رفتن داخل اتاق. کوک درو بست و رفتن روی تخت نشستن
-چیشد یه دفعه
+هیچی
-یونا*چشم غره*
+چیه؟ خب اونا... بهمون توهین کردن
-عزیزم چرا تو جوش اوردی؟
+خودت رو یادت نمیاد چجوری سر کیتی داد میزدی؟
-اسم اون دختر رو به زبونت نیار. من با تو فرق دارم. من میتونم داد بزنم.. ولی زشته زن من زود جوش بیاره
+چرا؟
-اگه میخوای ک.. و.. ن.. ش.. و.. ن( خاک 😐 )بیشتر بسوزه... باید خیلی خونسرد باشی... و بعدش یه چیزی بگی که تخریب بشن
+آوووو...درس امروز😂
-یااا من دارم نصیحت میکنم تو مسخره بازی درمیاری؟
+چیزه... وقتی که مارو از هم جدا کردی. دستت درد گرفت؟
-امم.. یه ذره.. چیزی نیست نگران نباش
+من.. من معذرت میخوام.. ببخشید نمیخواستم.. حواسم نبود خیلی عصبانی بودم*هول کرده*
-هوششش.. هیچی نیست عزیزم.. اشکال نداره گفتم که درد نداشت*لبخند*
+بغلش کردم. بعد سرمو بردم بالا و لباشو بوسیدم
-از کمرش گرفتم و خوابوندمش روی تخت. روی بدنش بودم.ولی ایندفعه اون داشت مک میزد. منم باهاش همکاری میکردم
+گردنشو گرفتم نزدیک خودم کردمش... اونم با ولع میبوسید
.....
-همیشه اینکارو انجام بده
+باشع
-افرین
+خب دیگه بگیریم بخوابیم ساعت 12س
-باش
دراز کشیدم روی دست سالمم
+میخوای امشب بغلم نکنی؟
-برای چی؟
+دستت
-هیچی نمیتونه جلوی بغل کردنتو بگیره
+اگه دردت بیاد چی؟
-انقدر هم وضعیتم هاد نیست عزیزم
+مطمعن؟
-مطمعن*لبخند*
اومد بغلم
+منم بغلش کردم و گردنشو بوسیدم
-وای ای کاش هیچوقت خوب نشم که همیشه اینجوری باشه
+میدونم شاید حرفم خیلی تکراری باشه ولی بعضی کلمه ها رو باید صد بار گفت... دوست دارم. دوست دارم... جوری که حتی خودتم فکرشو نمیکنی*چشماشو بسته و توی بغله جونگ کوکه*
+چی میگی تو*عصبی شدید*
-ببخشید. حواسم نبود عزیزم
×چندشا
+خفه شو عوضی
یونا جبهه میگیره سمت اینا و رزی
...
بین دخترا دعوا میشه.. و کتک کاری. جونگ کوک از همدیگه جداشون کرد
-به زور از همدیگه جداشون کردم با اینکه دستم خیلی درد گرفت ولی اشکال نداشت.. پشتمو به اون دوتا کردم و خم شدم لب یونا رو بوسیدم تا اروم بشه
×وا چی شد؟!
+خیلی مک میزد.. هم درد داشت و هم صداش خیلی بلند بود.
=صدای مک زدن لبای یونا خیلی زیاد بود منو انیا دهنمون باز مونده بود
-ازش جدا شدم...
-اروم.اروم هیچی نیس من پیشتم*اروم.بم و توی گوش یونا*
+خیلی مک میزدی..فکر کنم لبم کبود شد*اروم*
-اشکال نداره.این تازه اولشه..*اروم و بم*
دستامو بردم لای دستاش و دوپامین کردم. دستشو کشیدم و بردمش بیرون. ولی وقتی از کنارشون رد شدم
-مواظب باشین با کی چجوری رفتار میکنید*بم و اروم*
....
رفتن داخل اتاق. کوک درو بست و رفتن روی تخت نشستن
-چیشد یه دفعه
+هیچی
-یونا*چشم غره*
+چیه؟ خب اونا... بهمون توهین کردن
-عزیزم چرا تو جوش اوردی؟
+خودت رو یادت نمیاد چجوری سر کیتی داد میزدی؟
-اسم اون دختر رو به زبونت نیار. من با تو فرق دارم. من میتونم داد بزنم.. ولی زشته زن من زود جوش بیاره
+چرا؟
-اگه میخوای ک.. و.. ن.. ش.. و.. ن( خاک 😐 )بیشتر بسوزه... باید خیلی خونسرد باشی... و بعدش یه چیزی بگی که تخریب بشن
+آوووو...درس امروز😂
-یااا من دارم نصیحت میکنم تو مسخره بازی درمیاری؟
+چیزه... وقتی که مارو از هم جدا کردی. دستت درد گرفت؟
-امم.. یه ذره.. چیزی نیست نگران نباش
+من.. من معذرت میخوام.. ببخشید نمیخواستم.. حواسم نبود خیلی عصبانی بودم*هول کرده*
-هوششش.. هیچی نیست عزیزم.. اشکال نداره گفتم که درد نداشت*لبخند*
+بغلش کردم. بعد سرمو بردم بالا و لباشو بوسیدم
-از کمرش گرفتم و خوابوندمش روی تخت. روی بدنش بودم.ولی ایندفعه اون داشت مک میزد. منم باهاش همکاری میکردم
+گردنشو گرفتم نزدیک خودم کردمش... اونم با ولع میبوسید
.....
-همیشه اینکارو انجام بده
+باشع
-افرین
+خب دیگه بگیریم بخوابیم ساعت 12س
-باش
دراز کشیدم روی دست سالمم
+میخوای امشب بغلم نکنی؟
-برای چی؟
+دستت
-هیچی نمیتونه جلوی بغل کردنتو بگیره
+اگه دردت بیاد چی؟
-انقدر هم وضعیتم هاد نیست عزیزم
+مطمعن؟
-مطمعن*لبخند*
اومد بغلم
+منم بغلش کردم و گردنشو بوسیدم
-وای ای کاش هیچوقت خوب نشم که همیشه اینجوری باشه
+میدونم شاید حرفم خیلی تکراری باشه ولی بعضی کلمه ها رو باید صد بار گفت... دوست دارم. دوست دارم... جوری که حتی خودتم فکرشو نمیکنی*چشماشو بسته و توی بغله جونگ کوکه*
۶.۴k
۲۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.