p13(پارت اخر)
م.ا میگم که خونتون اماده اس و برید خونه ی خودتون چون فردا هم باید دیگه اماده بشید به هرحال هیچ فرقی نداره
_نه میریم دیگه مزاحم بزرگترهاهم نمیشیم
*اره
م.ا اره برید اباساتون هم ببرید
*_چشم
..........ویو تو ماشین ........
_ا.ت
*جانم
_کمرم درد میکنه
*یا چاگیا اینجا که نمیتونم کارتو راه بندازم سریعتر برون
_میتونیا
*میدونم اما زیاد از پوزیشنش خوشم نمیاد
_باشه پس
*یا نگفتم انقدر تند که
_به هرحال گفتی تند
*همینجا اوکیه فقط ارومتر بروووو
_میترسی
*یکم
_پس بدو تا دوباره گاز ندادم
*باشه من تسلیم
*(زیپ شلوارشو کشیدم پایین و شروع کردم س**ک زدن ،چون به خاطر رانندگی پاهاشو تکون میداد بیشتر حجمش میخورد به ته حلقم ،با اینکه تا ته حلقم برده بودم تو بازم چند سانتش بیرون بود)
_اه ات دیوونه کنندس
*جینی داری میای (ناراحت )
_نزذیکم بیبی ببخشید
*اشکال نداره (داشتم همینطوری انجام میدادم که تو دهنم کام شد )
_بیبی لازم نیست بخوریش دستمال اونجاس
*(کاشو جلوش کامل قورت دادم )
_من میخوام منصفانه رفتار کنم خودت نمیخوای
*یااا چیه خب
_به هرحال گفته باشمم
*ایششش من خوابم میاد
_هنو راه مونده بخواب
*باشه پس
................ویو یک ساعت قبل عروسی ..........
*(دیگه کال مارم تموم شده بودو فقط مونده بود که جین بیاد دنبالم و بریم تالار )
*جینی
_جانم
*کجایی
_نزدیکم بیبی
*باشه
_باهات حرف میزنم تابرسم چون خیلی نزدیکم
*باشه
_از روزت بگو
*واقعا خسته کننده بود از صبح که بلندشم امدم اینجا نشستم واقعا باس***نم درد گرفت دیگ ه
_بچممم
*هعی
_بیا دم درم جیگر
_ببخشید شما زن منو ندید
*بله
_اوا تویی که
*خیلی بدی جینی یعنی من انقد زشت بودم
_شوخی کردم
_بریم بانو
*بریم
(تالار)
م.ا دخترم چقد زیبا شدی
_مرسی مامانی
ب.ا دخترم
*بابا
ب.ا واقعا خوشگل شدی
*ممنون
_سلام مامان وبابا
م.ا سلام پسرم
_مادرم ندیدید
م.ج سلام
_سلام مامان
*سلام
م.ج عروس و داماد افسانه ای شدید چقدر خوشگل شدیدید
*ممنون
ب.ج خب بچه ها اصلا کسی نباید بفهمه ازدواجتون اجباریه همین امشبو تحمل کنید
*_چشم
عاقد :میخواهم از عروس و داماد خواهش کنم که بیان اینجا
_*ما میریم
م.اهوم برید
_خیلی دوستت دارم *منم همینطور
عاقد:اقای داماد و عروس خانم لطفا سوگند رو باهم بخوانید
*_ما بهم قول میدیم در سختی ها ،شادی ها، غم ها ،خوشبختی و خوشحالی ها ، همدیگه رو یاری کنیم و از هم جدا نشویم ، امین
عاقد :خوشبخت بشید میتونید هم دیگرو ببوسید
_ما تاحالا هم دیگرو بغل نکردیم چه برسه بوس (اروم) *(خنده)
&این کاپل زیبا و قشنگ بعد از کیس تصمیم گرفتن شب رمانتیکو رو داشته باشندو همینطور هم شد امشب که اتفاقی نیوفتاد اما شبای بعدی رمانتیک بهشون یه نینی کوچولوی پسر داد که امد شد ورد واید هندسام دوم
_نه میریم دیگه مزاحم بزرگترهاهم نمیشیم
*اره
م.ا اره برید اباساتون هم ببرید
*_چشم
..........ویو تو ماشین ........
_ا.ت
*جانم
_کمرم درد میکنه
*یا چاگیا اینجا که نمیتونم کارتو راه بندازم سریعتر برون
_میتونیا
*میدونم اما زیاد از پوزیشنش خوشم نمیاد
_باشه پس
*یا نگفتم انقدر تند که
_به هرحال گفتی تند
*همینجا اوکیه فقط ارومتر بروووو
_میترسی
*یکم
_پس بدو تا دوباره گاز ندادم
*باشه من تسلیم
*(زیپ شلوارشو کشیدم پایین و شروع کردم س**ک زدن ،چون به خاطر رانندگی پاهاشو تکون میداد بیشتر حجمش میخورد به ته حلقم ،با اینکه تا ته حلقم برده بودم تو بازم چند سانتش بیرون بود)
_اه ات دیوونه کنندس
*جینی داری میای (ناراحت )
_نزذیکم بیبی ببخشید
*اشکال نداره (داشتم همینطوری انجام میدادم که تو دهنم کام شد )
_بیبی لازم نیست بخوریش دستمال اونجاس
*(کاشو جلوش کامل قورت دادم )
_من میخوام منصفانه رفتار کنم خودت نمیخوای
*یااا چیه خب
_به هرحال گفته باشمم
*ایششش من خوابم میاد
_هنو راه مونده بخواب
*باشه پس
................ویو یک ساعت قبل عروسی ..........
*(دیگه کال مارم تموم شده بودو فقط مونده بود که جین بیاد دنبالم و بریم تالار )
*جینی
_جانم
*کجایی
_نزدیکم بیبی
*باشه
_باهات حرف میزنم تابرسم چون خیلی نزدیکم
*باشه
_از روزت بگو
*واقعا خسته کننده بود از صبح که بلندشم امدم اینجا نشستم واقعا باس***نم درد گرفت دیگ ه
_بچممم
*هعی
_بیا دم درم جیگر
_ببخشید شما زن منو ندید
*بله
_اوا تویی که
*خیلی بدی جینی یعنی من انقد زشت بودم
_شوخی کردم
_بریم بانو
*بریم
(تالار)
م.ا دخترم چقد زیبا شدی
_مرسی مامانی
ب.ا دخترم
*بابا
ب.ا واقعا خوشگل شدی
*ممنون
_سلام مامان وبابا
م.ا سلام پسرم
_مادرم ندیدید
م.ج سلام
_سلام مامان
*سلام
م.ج عروس و داماد افسانه ای شدید چقدر خوشگل شدیدید
*ممنون
ب.ج خب بچه ها اصلا کسی نباید بفهمه ازدواجتون اجباریه همین امشبو تحمل کنید
*_چشم
عاقد :میخواهم از عروس و داماد خواهش کنم که بیان اینجا
_*ما میریم
م.اهوم برید
_خیلی دوستت دارم *منم همینطور
عاقد:اقای داماد و عروس خانم لطفا سوگند رو باهم بخوانید
*_ما بهم قول میدیم در سختی ها ،شادی ها، غم ها ،خوشبختی و خوشحالی ها ، همدیگه رو یاری کنیم و از هم جدا نشویم ، امین
عاقد :خوشبخت بشید میتونید هم دیگرو ببوسید
_ما تاحالا هم دیگرو بغل نکردیم چه برسه بوس (اروم) *(خنده)
&این کاپل زیبا و قشنگ بعد از کیس تصمیم گرفتن شب رمانتیکو رو داشته باشندو همینطور هم شد امشب که اتفاقی نیوفتاد اما شبای بعدی رمانتیک بهشون یه نینی کوچولوی پسر داد که امد شد ورد واید هندسام دوم
۷.۵k
۲۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.