فرشته مرگ
فرشته مرگ
پارت 2
9
با حرفی که خدا زد شوکه شدم
خدا:سلام ا/ت من برات مأموریت دارم که
باید بری زمین
ا/ت:چ...ی... چی (با لکنت)
خدا:چی شده ا/ت؟؟
ا/ت:آخه من تا حالا به زمین نرفتم (با استرس)
خدا:نگران نباش ا/ت من از اینجا نگات میکنم نمیزارم آسیب ببینی 😊
(بچه ها فک نکنین میتونه نگاش کنه ها فقط میتونه صدا شو بشنوه)
ا/ت:کی باید برم؟؟
خدا:فردا
ا/ت:باشه
ا/ت:فقط چه ماموریتی دارم؟؟
خدا:باید بری پیش پسری به نام تهیونگ روز مرگش 2 روز دیگس تو باید توی این 2 روز باهاش صمیمی بشی که تنهایی نمیره اون هیچ دوستی نداره و مادر و پدرشم مردن
ا/ت:باش...
خب این پارت شرط نداره. 😊👋❤️
پارت 2
9
با حرفی که خدا زد شوکه شدم
خدا:سلام ا/ت من برات مأموریت دارم که
باید بری زمین
ا/ت:چ...ی... چی (با لکنت)
خدا:چی شده ا/ت؟؟
ا/ت:آخه من تا حالا به زمین نرفتم (با استرس)
خدا:نگران نباش ا/ت من از اینجا نگات میکنم نمیزارم آسیب ببینی 😊
(بچه ها فک نکنین میتونه نگاش کنه ها فقط میتونه صدا شو بشنوه)
ا/ت:کی باید برم؟؟
خدا:فردا
ا/ت:باشه
ا/ت:فقط چه ماموریتی دارم؟؟
خدا:باید بری پیش پسری به نام تهیونگ روز مرگش 2 روز دیگس تو باید توی این 2 روز باهاش صمیمی بشی که تنهایی نمیره اون هیچ دوستی نداره و مادر و پدرشم مردن
ا/ت:باش...
خب این پارت شرط نداره. 😊👋❤️
۳.۰k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.