فیک کوک پارت ¹² ♡نفرت تا عشق♡
آنچه گذشت:
میا: واقعا
ایلا دستم گرفته بود میکشوند تا رسيدم به اتاقش گفت بیا بدو
................................................................................
ایلا: امشب قراره دوست پسرم بیاد خونه مامان بابا تا دو روز نیستن چیزه میا من میخام باهاش رابطه داشته باشم
میا: چیزه میشه من امشب پس نباشم
ایلا: چرا؟ میدونم از صدای اه ناله بدت میاد خوب گوشات رو میگیری
میا: نه من تا ساعت ۷ صبح میام پس میرم پیش دوستم
شماهم راحت باشین
ایلا: دختر تو عالی بخدا
میا: خواهش ولی ساک اینام میمونن پس من میرم
زدم بیرون از خونه و دیدم جونگ کوک بهم زنگ زد گفت
کوک: هی میا کجایی میخام بیام پیشت
میا: هیچی توی خیابونم
کوک: بیا پیش پارک
میا: باشه
(رسیدن)
کوک: سلام خوبی
میا: سلام خوبم مرسی تو چطوری
کوک: به خوبیت ممنون
کوک: هی چرا این وقت شب بیرونی؟
قضیه رو بهش گفتم اونم گفت
کوک: هی میتونی بیایی خونه من
میا: نه ساعت هفت صبح میرم خونه
کوک: اشکال نداره بیا بریم دیگه لطفا عخشم
میا: باشه ممنونم
راه افتادیم و بیست دقیقه تو راه بودیم که رسیدیم در رو باز کرد
کوک: بفرما پرنسسم
بهش گفتم
میا: میشه امشب باهام بخوابی اخه میترسم از خونه بزرگ
کوک: اونقدر هم بزرگ نیست
رفتیم تو اتاق لباسم رو در اوردم و نشستم رو تخت دیدم جونگ کوک رفت گفت الان میاد رفت و بعد از ۱۵ دقیقه با به حوله دور کمرش امد داشت با حوله موهاش رو خشک میکرد
امد نشست روی تخت و گفت
کوک: تمیز شدم؟
میا: اره خیلی
امد نزدیکم و شروع کرد میکدن لبام و منم ادامه دادم دیدم که
ک*رش رو در اورد و گذاشت توی ک*م اروم ارم تو میکرد وایی خیلی درد داشت بعدش در اورد کاملا ک*م خیس شده بود داشتم نفس نفس میزدم که دیدم زبونش رو گذاشت روی ک*م
وایی خیلی حس خوبی بود خوب ولی نباید ادامش میدادم
(از زبان کوک)
زبونم رو گذاشتم روی ک*ش و می مکیدم وایی خیلی خوش مزه بود پاش رو باز کردم و ک*رم رو گذاشتم توش دیدم صدای اه نالش بلند شد خوب من دوست داشتم برای همین هم ک*رم توی ک*ش بود و هم می بوصیدمش وایی خدایی حس خیلی وس وسه انگیزی بود برای همین ک*رم رو در اوردم و دادم که بخوره وایی خدایی خیلی سفید بود و خوب میخورد
همیجوری که داشت میخورد منم لبم رو گاز میگرفتم کشید کنار گفت
میا: اخ خیلی درد دارم
کوک: عادیه میا
میا: در میکنه 😓
(از زبان میا)
وایی چرا درد میکنه گفتم
میا: کوک زیاده روی کردی
کوک: هی ولی خودتم خوشت امد
میا: میا اخ کوک باید بخوابیم
بعدی...
۱۶ لایک💜
۴٠ کامنت🐾
باید فالور هام تا ۵٠ برسه گایز🦋
بچها من سه بار این پارت رو نوشتم پاک شد بخدا وگرنه دو روز پیش براتون این رو گذاشته بودم😓
راستی خیلی هم سر این پست خجالت کشیدم و اینکه اگه بدتون میاد اینجوری منحرفانه بهم بگین
میا: واقعا
ایلا دستم گرفته بود میکشوند تا رسيدم به اتاقش گفت بیا بدو
................................................................................
ایلا: امشب قراره دوست پسرم بیاد خونه مامان بابا تا دو روز نیستن چیزه میا من میخام باهاش رابطه داشته باشم
میا: چیزه میشه من امشب پس نباشم
ایلا: چرا؟ میدونم از صدای اه ناله بدت میاد خوب گوشات رو میگیری
میا: نه من تا ساعت ۷ صبح میام پس میرم پیش دوستم
شماهم راحت باشین
ایلا: دختر تو عالی بخدا
میا: خواهش ولی ساک اینام میمونن پس من میرم
زدم بیرون از خونه و دیدم جونگ کوک بهم زنگ زد گفت
کوک: هی میا کجایی میخام بیام پیشت
میا: هیچی توی خیابونم
کوک: بیا پیش پارک
میا: باشه
(رسیدن)
کوک: سلام خوبی
میا: سلام خوبم مرسی تو چطوری
کوک: به خوبیت ممنون
کوک: هی چرا این وقت شب بیرونی؟
قضیه رو بهش گفتم اونم گفت
کوک: هی میتونی بیایی خونه من
میا: نه ساعت هفت صبح میرم خونه
کوک: اشکال نداره بیا بریم دیگه لطفا عخشم
میا: باشه ممنونم
راه افتادیم و بیست دقیقه تو راه بودیم که رسیدیم در رو باز کرد
کوک: بفرما پرنسسم
بهش گفتم
میا: میشه امشب باهام بخوابی اخه میترسم از خونه بزرگ
کوک: اونقدر هم بزرگ نیست
رفتیم تو اتاق لباسم رو در اوردم و نشستم رو تخت دیدم جونگ کوک رفت گفت الان میاد رفت و بعد از ۱۵ دقیقه با به حوله دور کمرش امد داشت با حوله موهاش رو خشک میکرد
امد نشست روی تخت و گفت
کوک: تمیز شدم؟
میا: اره خیلی
امد نزدیکم و شروع کرد میکدن لبام و منم ادامه دادم دیدم که
ک*رش رو در اورد و گذاشت توی ک*م اروم ارم تو میکرد وایی خیلی درد داشت بعدش در اورد کاملا ک*م خیس شده بود داشتم نفس نفس میزدم که دیدم زبونش رو گذاشت روی ک*م
وایی خیلی حس خوبی بود خوب ولی نباید ادامش میدادم
(از زبان کوک)
زبونم رو گذاشتم روی ک*ش و می مکیدم وایی خیلی خوش مزه بود پاش رو باز کردم و ک*رم رو گذاشتم توش دیدم صدای اه نالش بلند شد خوب من دوست داشتم برای همین هم ک*رم توی ک*ش بود و هم می بوصیدمش وایی خدایی حس خیلی وس وسه انگیزی بود برای همین ک*رم رو در اوردم و دادم که بخوره وایی خدایی خیلی سفید بود و خوب میخورد
همیجوری که داشت میخورد منم لبم رو گاز میگرفتم کشید کنار گفت
میا: اخ خیلی درد دارم
کوک: عادیه میا
میا: در میکنه 😓
(از زبان میا)
وایی چرا درد میکنه گفتم
میا: کوک زیاده روی کردی
کوک: هی ولی خودتم خوشت امد
میا: میا اخ کوک باید بخوابیم
بعدی...
۱۶ لایک💜
۴٠ کامنت🐾
باید فالور هام تا ۵٠ برسه گایز🦋
بچها من سه بار این پارت رو نوشتم پاک شد بخدا وگرنه دو روز پیش براتون این رو گذاشته بودم😓
راستی خیلی هم سر این پست خجالت کشیدم و اینکه اگه بدتون میاد اینجوری منحرفانه بهم بگین
۶۶.۶k
۲۷ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.