بعد اینکه جیسو رفت جیمین سریع خوابش برد و جیسو نمیتونست ا

بعد اینکه جیسو رفت جیمین سریع خوابش برد و جیسو نمیتونست اون افکار بریز بیرون و رفت سریع به بار تا ببینه سیون چطوره
جیسو :سیون کجاست
یک نفر: رفتش با یه دختر هتل مولد
جیسو : چی؟؟؟چی میگی توهم زدی
جیسو از اونجا خارج شد و تو حین رانندگی به فکر فرو رفت نکنه..
رفت تو اون هتل اما










سیون اونجا نبود و یه اوههه از سر خوشحالی کشید بهش زنگ زد سیون کجایی
سیون : پیش دریام
جیسو:دارم میام
جیسو رفت پیش سیون و سیون تو آغوش گرمی فرو رفت
جیسو : متاسفم (با گریه و بغض)
سیون : اشکالی نداره پیش میاد
و جیسو به لبای سیون نگاه کرد و شروع کرد به بوسیدن این دو زوج صبح روز بعد تو بغل هم بلند شدن
جیمین : آخ سرم بلند شم قرص بخورم کی منو آورد اینجا ای مغز جواب بده .مغز جیمین : اون دختره جیسو ترو آورد و تو بوسیدیش😂
جیمین : چی میگی مغرززززز وای نه باید برم معذرت خواهی کنم
جیسو و سیون بلند شدند
سیون : عزیزم بلند شو تو ساحل خوابمون برده آخ سرم
جیسو بلند شد و رفتن با هم دانشگاه
جیسو ویو
ایشالله جیمین نیاد من پیشش معذب میشم