دختر فراموش شده part 17
دختر فراموش شده
پارت 17
هانا دوید سمت دستشویی منم چون دستشویی زنونه بود دم در وایسادم بعد از چند دقیقه هانا با صورت خیس اومد بیرون
+ حالت خوبه ؟
- اوهوم بهترم ...
+ مشکل چیه بالا اوردی ؟
- عاره یه چند روزیه همش بالا میارم
+ حتما یه سر برو دکتر
- اره باید برم
هانا )
بعد از مکالمم با جیمین یهو دیدم یون هی پشت سرمه
- واااای ترسوندیم
/ جناب پارک اینجا چیکار میکنین ؟
+ اومدم با هانا صحبت کنم
/ شما بیجا میکنی میخای با هانا صحبت کنی وقتی هانا رو یادت نمیاد ! ( شرمنده خیلی بیشعوره یون هی )
- عهههه یون هی موئدب باش
/ برا چی اونوقت ؟ ( برا سر قبر من )
- اون که از عمد فراموشی نگرفته !
/ خوب باشه ک تصادف کرده یادش نمیاد ولی نظرت چیه سرشو بکوبیم تو دیوار تا شاید یادش بیاد
- دو تخت کمه بقران
+ ببخشید وسط بحث میپرم ولی جریان فراموشی و تصادف چیه ؟
- ایششش نگا چه گندی زدی !
/ به من چه تو بحثشو شروع کردی
- حالا من چجوری به این توضیح بدم که تو بچگیش با سرویس مدرسه تصادف کرده. فراموشی گرفته ؟!
/ خب همین الان بین حرفات توضیح دادی
+ من که متوجه نمیشم میش...
قبل از اینکه بتونه حرفش ادامه بده صدای تهیونگ پرید وسط حرفش
ته : جیمینن عجله کن باید بریم اماده شیم
+ اومدم
با جیمین خداحافظی کردیم و رفتن که یون هی شروع کرد
/ تو کتک میخای ؟
- نه من غلط کنم
/ پس چرا انقد دور بر این میپلکی ؟
- وای این خودش دور و بر من میپلکه ...
/ از مامان جیمین شنیدم اون شب اولی ک قرار بود بری خابگاه رفتی خونه اونا راسته ؟
- عمم ... راستش عاره
/ هوفففف من ارومم من ارومم
یهو داد زد
/ من ارومممممممم
- نفس بکش لطفااا
یهو دلم گرفت و پیچید توی هم تمام رحمم درد میکرد و تیر میکشید
- عااااای دلمممم
+ چیه چیشده ؟
- دلممم یون هیااا
/ وای باز چی هوردی سردیت شده ؟
- معدمم نیس
/ قلبته ؟
- اسکل رحممه عااای
/ عب نداره لابد میخای پریود شی
...
/ الان بهتری ؟
- عاره ... تو برو خونت دیر وقته منم با تاکسی میرم خابگاه
/ اوکی
نخاستم نگرانش کنم که میخام برم دکتر بعد از رفتنش یه تاکسی گرفتم و رفتم مطب یکی از دکترای زنان
بعد ربع ساعت نوبتم شد
- سلام
دکتر : سلام عزیزم ... مشکلت چیع؟
- یه چند وقتیه دلم خیلی تیر میکشه و خیلی هم بالا میارم قبلا سابقه معده درد داشتم ولی...
قبل از اینکه بتونمم حرفممو ادامه پرید وسطش
دکتر : رابطه ج*نسی داشتین ؟
- ج...جان ؟ نه خانم دکترررر
دکتر : خب باشه ... با این علائم این تست بیبی چکو بدین اول
رفتم تستو دادم تغیر رنگ داد و خطا هم جابه جا شد منی ک سر در نمی اوردم تستو دادم به دکتر
دکتر : خانم کیم
- جانم!
دکتر : نظرتون چیه به دکتر دروغ نگید ؟
- دروغ ؟!
دکتر : شما باردارین
با شنیدن کلمه باردار در یک ان تمام خاطرات اون شبی که مست کرده بودم و یادم نمیومد یادم اومد نفسم بند اومده بود و چند لحظه بعد سرگیجه ای تمام بدنمو احاطه کرد و چشمام سیاهی رفت ...
پارت 17
هانا دوید سمت دستشویی منم چون دستشویی زنونه بود دم در وایسادم بعد از چند دقیقه هانا با صورت خیس اومد بیرون
+ حالت خوبه ؟
- اوهوم بهترم ...
+ مشکل چیه بالا اوردی ؟
- عاره یه چند روزیه همش بالا میارم
+ حتما یه سر برو دکتر
- اره باید برم
هانا )
بعد از مکالمم با جیمین یهو دیدم یون هی پشت سرمه
- واااای ترسوندیم
/ جناب پارک اینجا چیکار میکنین ؟
+ اومدم با هانا صحبت کنم
/ شما بیجا میکنی میخای با هانا صحبت کنی وقتی هانا رو یادت نمیاد ! ( شرمنده خیلی بیشعوره یون هی )
- عهههه یون هی موئدب باش
/ برا چی اونوقت ؟ ( برا سر قبر من )
- اون که از عمد فراموشی نگرفته !
/ خوب باشه ک تصادف کرده یادش نمیاد ولی نظرت چیه سرشو بکوبیم تو دیوار تا شاید یادش بیاد
- دو تخت کمه بقران
+ ببخشید وسط بحث میپرم ولی جریان فراموشی و تصادف چیه ؟
- ایششش نگا چه گندی زدی !
/ به من چه تو بحثشو شروع کردی
- حالا من چجوری به این توضیح بدم که تو بچگیش با سرویس مدرسه تصادف کرده. فراموشی گرفته ؟!
/ خب همین الان بین حرفات توضیح دادی
+ من که متوجه نمیشم میش...
قبل از اینکه بتونه حرفش ادامه بده صدای تهیونگ پرید وسط حرفش
ته : جیمینن عجله کن باید بریم اماده شیم
+ اومدم
با جیمین خداحافظی کردیم و رفتن که یون هی شروع کرد
/ تو کتک میخای ؟
- نه من غلط کنم
/ پس چرا انقد دور بر این میپلکی ؟
- وای این خودش دور و بر من میپلکه ...
/ از مامان جیمین شنیدم اون شب اولی ک قرار بود بری خابگاه رفتی خونه اونا راسته ؟
- عمم ... راستش عاره
/ هوفففف من ارومم من ارومم
یهو داد زد
/ من ارومممممممم
- نفس بکش لطفااا
یهو دلم گرفت و پیچید توی هم تمام رحمم درد میکرد و تیر میکشید
- عااااای دلمممم
+ چیه چیشده ؟
- دلممم یون هیااا
/ وای باز چی هوردی سردیت شده ؟
- معدمم نیس
/ قلبته ؟
- اسکل رحممه عااای
/ عب نداره لابد میخای پریود شی
...
/ الان بهتری ؟
- عاره ... تو برو خونت دیر وقته منم با تاکسی میرم خابگاه
/ اوکی
نخاستم نگرانش کنم که میخام برم دکتر بعد از رفتنش یه تاکسی گرفتم و رفتم مطب یکی از دکترای زنان
بعد ربع ساعت نوبتم شد
- سلام
دکتر : سلام عزیزم ... مشکلت چیع؟
- یه چند وقتیه دلم خیلی تیر میکشه و خیلی هم بالا میارم قبلا سابقه معده درد داشتم ولی...
قبل از اینکه بتونمم حرفممو ادامه پرید وسطش
دکتر : رابطه ج*نسی داشتین ؟
- ج...جان ؟ نه خانم دکترررر
دکتر : خب باشه ... با این علائم این تست بیبی چکو بدین اول
رفتم تستو دادم تغیر رنگ داد و خطا هم جابه جا شد منی ک سر در نمی اوردم تستو دادم به دکتر
دکتر : خانم کیم
- جانم!
دکتر : نظرتون چیه به دکتر دروغ نگید ؟
- دروغ ؟!
دکتر : شما باردارین
با شنیدن کلمه باردار در یک ان تمام خاطرات اون شبی که مست کرده بودم و یادم نمیومد یادم اومد نفسم بند اومده بود و چند لحظه بعد سرگیجه ای تمام بدنمو احاطه کرد و چشمام سیاهی رفت ...
۴۰.۴k
۱۱ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.