سیگار شریکی (پارت 5)

(سلام بچه ها ببخشیذ دیر شد و باید بگم حدساتون درست درست بود)

*ویو ا/ت
من به عنوان یکی از اعضای دسته ی اول باید از باجی سان محافظت میکردم.خاک زمین حاصلخیز تو سرم . برای اینکه ذهنم آروم بشه یکم گیم پلی میدم.

دو ساعت بعد :
هعت هنوز نتونستم آروم بشم برای همین لباس میپوشم میررم بار.
وارد بار شدم.
بعد از یه قلوپ نوشیدن همه چیز بادم رفت.

*ویو نویسنده
ا/ت خیلی نوشید.و بد جوری م*س*ت شده بود. جوری که متوجه چیزی نشد. و اما چیفویو . چیفویو وقتی دید ا/ت وارد بار شد واقعان تعجب کرد. و رفت که لباس مناسب بپوشه و ا/ت رو از بار بیرون بیاره چون اونشب تومان جلسه داشت و قرار بود. رییس جوخه ی اول مشخص بشه. برمیگردیم در کلاب. یک مرد متوجه م*س*ت بودن ا/ت میشه و از این موضوع سوءاستفاده میکنه. وسط بار با ا/ت میرقصه و براش م*ا*ر*ک میزاره . (چیفویو وارد میشود)

*ویو چیفویو
وقتی وارد بار شدم واقعا خجالت میکشیدم. اول بین افرادی که روی صندلی نشسته بودن رو گشتم چون فکر نمی کردم که ا/ت مست کنه. یه زن و مرد که داشتن وسط میرقصیدن توجهمو جلب کردن.
ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
اونجا چه غلتی میکنی
یا خدا الان چه غلتی کنم.
عررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
کنترل بدنم دست خودم نیست.
پریدم وسط و دست ا/ت رو گرفتم.......